پاسخی به مقاله ی اخیر جناب سام قندچی تحت عنوان "آنچه از تراژدی کردستان سوریه می توان آموخت که در سایت سکولاریسم نو منتشر شده است".
به خاطر طولانی نشدن این نوشتار، خاطر نشان می کنم که وارد بحث تقسیم کردستان بزرگ و پس از جنگ جهانی اول نمی شوم، در این خصوص کتابها و اسناد بسیار زیادی توسط محققین و تاریخ نگارهای مختلف و به زبانهای گوناگون منتشر شده است.
در همین ابتدا بایستی عنوان نمود که سام قندچی به مثابه ی روشنفکری فارس، که دراشکال مختلف دافع سکولاریسم سیاسی هستند، ترسشان از بهم پیوستن کردستان بزرگ است و از همین راستا و ایده؛ قلم می زنند. که به هنگام به این نکته هم خواهم پرداخت.
در ابتدای مقاله شان اینگونه آورده اند که: "موضوع مورد نظر در اینجا اساسا مشکل رهبری سیاسی در کردستان سوریه است. یعنی منطقه ای که در دست شاخه ای از جریان تروریستی پ_ک_ک ی ترکیه است"...
من لینک مقاله ی سام قندچی را در پایان این نوشتار خواهم آورد.
خدمت جناب عرض شود که رهبری سیاسی به قول شما کردستان سوریه، اتفاقا تنها موضوع مهم در مجموعه ی جریان حمله ی نظامی ترکیه ی فاشیست به کردستان است. زیرا که اداره ی این بخش از کردستان به صورتی کاملا دموکراتیک و مترقی صورت می گیرد. نقش شورا ها در همه ی روستاها و شهرها و ادارات مربوط به جامعه ی این بخش از کردستان؛ بسیار روشن و به صورت "دموکراسی مستقیم " صورت می گیرد و اساس موضوع هم تنها و تنها همین است! نه شما به عنوان روشنفکری فارس و نه هیچ حکومت و دولتی در منطقه و در سطح جهان نیز با چنین شیوه ای از "خود مدیریتی" کردستان و این دموکراسی مستقیم؛ موافق نیستید. دومین مشکل عظیم شما همین نکته است و در همین راستا و آنچنانکه از مقاله تان پیداست؛ با اردوغان و حمله ی نظامی ترکیه موافق هستید و توجیه شما این است که شاخه ای از حزب به قول شما مادر، که به زعم شما تروریستی است، این بخش از کردستان را اداره می کند!! آیا صرف اینکه آمریکا پ_ک_ک را حزبی تروریستی نامیده باشد ( البته در تاریخی مشخص و در همسویی با نظام ضد مردمی ترکیه که عضوی از ناتوست) آنرا تروریستی می دانید یا استدلالهای خود را دارید؟ و اگر چنین است جای استدلال شما در نوشته تان بسیار تهی است! و بر همین منوال نیز، نتیجه گیری شما از کلیت بحث، قاعدتا بایستی خطا و تخریب باشد!
برای شما و چنانچه آورده اید چندان مهم نیست که این بخش از کردستان بیشتر از چهار سال با وحشی ترین نظام و سیستم تاریخ بشری یعنی داعش، مبارزه کرده است و این موضوع را بی سوادترین افراد در اقصاء نقاط جهان می دانند. در این مبارزه ی خونین کردها، بیشتر از یازده هزار جانباخته و هزاران زخمی داده اند. شما نمی توانید به آسانی از کنار این موضوع رد بشوید.
1_هدف ریشه ای و اساسی رژیم ترکیه_ رژیم بشار اسد_ رژیم ایران اسلام زده _ روسیه و تمامی جهان سرمایه، از بین بردن سیستم نوپا و نابودی کامل دموکراسی مستقیمی است که در کردستان مورد بحث؛ جاری است. بیشتر قلمها از جمله شما_ رسانه ها و سایتها_ و تلویزیونها و رادیوها، در این چند روزه، بر علیه روژاوا ی کردستان ایستاده اید زیرا که این یگانه دموکراسی نو پای مستقیم و مردمی را، بر نمی تابید! تمام نکته فقط و فقط اینجاست. اما صریحا می گویم اینبار نخواهید توانست موفق باشید. زیرا که مردم روژاوا، یکدست و یک زبان فریاد می زنند که مقاومت زندگی است و هرگز نه خاک و نه فرهنگ خود را به حکومتهای استثمارگر تسلیم نخواهند کرد. این اراده و عزم و تصمیم قطعی ملتی است که دهه هاست زیر ستمهای گوناگون قرار داشته است و به هیچ عنوان آزادی به دست آورده را و سیستم دموکراسی مستقیم خودشان را تسلیم متافیزیک سیاسی حکومتها و قلمهای تمامیت خواه ایده آلیسم؛ نخواهند کرد. این موضوع اگر خوشایند شما نیست؛ مشکل خودتان است.
2_ من از کسانی هستم که همواره نوشته های شما و همفکران شما را مطالعه کرده ام. ایده های شما را می توان در چند نکته ی مختصر گنجانید. و از نظر شما مهمترین موضوع یکپارچگی ایران است و دومین موضوع پرچم ایران!! شما که تا به این اندازه از فروپاشی ایران اسلام زده تان هراس دارید، لطفا به این موضوع اذعان بفرمایید که در جنگ هشت ساله، اپوزیسیون کردستان به قول شما ایران، نگذاشت حتی یک نفراز رژیم بعث عراق وارد کردستان بشود_ در حالیکه همزبانان و هم فرهنگان خودتان دست بعثی ها را گرفته و با تانک و توپ، تا نزدیکی های همدان فعلی وارد خاک ایران شدند! شرم آور است اگر این واقعیات تاریخی را نیز بازتاب ندهید. و این در حالی است که رژیم اسلامی ایران، چهل سال است که کردستان را کاملا میلیتاریزه کرده و هر روز از این جامعه ی مبارز، قربانی می گیرد!
3_در نشست اخیر مجلس شورای اسلامی رژیم ایران، یکی از نمایندگان دقیقا ایده و نظر و نگاه شما را آشکارا و در مردود دانستن روژاوای کردستان؛ اعلام نمود. لطفا روشن سازید که این وجه اشتراک نسبت به مسئله ی یکپارچگی خاک ایران و ضدیت با ملت کرد؛ از کدامین سرچشمه هاست؟ شما چگونه می توانید این اشتراک مساعی را توجیه بفرمایید؟ این به روشنی نشان می دهد که بین قلم شما و ایده ی شما با نظام سرمایه داری اسلامی ایران، وجه اشتراکی عمیق وجود دارد!! و این درحالی است که سالهاست خود را از مدافعین آزادی و سکولاریسم سیاسی ایرانی قلمداد کرده اید! آیا این تناقض نیست؟ زیرا که فهم شما از آزادی و زندگی طبیعی انسان و جامعه ی انسانی در همین حد و دقیقا در راستای سیاست بقای ایران و یکپارچگی آن و پشت کردن به ارزش های انسانی را نشان می دهد!
4_ موضوع زبان را در مقاله تان آورده اید و اینکه زبان کردها یکی نیست! برای من بسیار جالب است که ساده ترین موضوعات را به هر دلیلی نادیده گرفته باشید. من به چندین گویش کردی چه نوشتاری و چه گفتاری شخصا تسلط دارم و من تنها یک قطره از انسانهایی هستم که از هر قسمت کردستان، با دیگری و به راحتی فهم مطلب می کنیم. گو اینکه شما فراموش کرده اید که نه تنها در داخل ایران، که در خارج از ایران هم مثل افغانستان و تاجیکستان، گویشهای مختلف فارسی دری، پشتویی و غیره وجود دارد... و این نشان می دهد که در امپراطوری ساسانی، این مناطق یکی بوده اند! اما به تدریج این امپراطوری شاهانه، به صورت گربه ی امروزی درآمده و همین دو هفته ی اخیر بود که قسمت دیگری از کاسپین یا همآن دریای خزر، و قرارداد تحویل بخشی وسیع از آن توسط جناب پوتین امضاء شد! سرزمین ها دارای مردمانی است با گویش ها یا اکسنت های متفاوت اما ریشه ی آنها از همه ی لحاظات یکی است. کردستانی که بین چند کشور تقسیم شده است، دارای گویش های مختلف اما اشتراک زبانی و فرهنگی یگانه ای است_ نوشتم فرهنگی زیرا که در همین هجوم فاشیستهای ترکیه به بخشی از کردستان، تمامی دیگر کردهای مقیم در ایران و عراق و ترکیه و روسیه؛ این زخم را به صورتی مشترک حس کرده و دافع روژاوای کردستان هستند. وقتی بخشی از بدن شما دچار زخم یا دردی می شود، سرتاسر بدن شما دچار همآن درد و آزار می گردد! دست کم اینرا از خود طبیعت دریابید. از این لحاظ اگر کردستان خصوصا از نقطه نظر جغرافیایی تقسیم شده؛ دلیل بر آن نیست که مردمی که دارای همآن زبان و فرهنگ و تداخل جمعیتی در همه ی این بخش هاست؛ این درد مشترک را نفهمند یا حس نکنند! و به یاری همدیگر نشتابند! فهم شما از این مطلب چرا وارونه است؟
میدانید مشکل شما کجاست؟ از من بشنوید و واقعا آنرا واکاوی کنید؛ مشکل شما نه تنها متافیزیک ایرانی است، بلکه فرهنگی است حاکی از مدارایی و کمی جلوتر آنرا برایتان توضیح خواهم داد.
5_ در چند روز اخیر بیشتر از صد نفر نویسنده و فیلسوف، حمله ی فاشیستهای ترکیه به روژاوا ی کردستان را محکوم کردند و یکی از ایشان نوام چامسکی بود! انسانی قلم به دست و بریده از نظام سرمایه اگر به جای شما بود، قبل از انتشار مقاله ی اخیرتان، دست کم می نشست و تنها به این موضوع می اندیشید که چرا نوام چامسکی و دیگر فلاسفه و نویسندگان جهان انگلیسی زبان و اروپایی، این حمله ی گسترده و جنوساید را محکوم کردند! اصولا تنها و تنها فلاسفه و اندیشمندان واقعی جامعه ی جهانی هستند که بدون هراس؛ آنچه را واقعی است بیان می کنند. واقعیت گریزی رسانه های مربوط به نظام سرمایه، از هر دولت یا حکومت یا شخص و قلم و زبانی که باشند، در مقابل افرادی چون نوام چامسکی و اقدام ایشان در جهت محکوم کردن حرکت فاشیستی ترکیه؛ مانند تکه ای برف است در مقابل آفتابی درخشنده!
6_امروز هشتمین روز از مقاومت مردمی روژاوای کردستان را پشت سر گذاشتیم و این در حالی است که دومین ارتش بزرگ ناتو، نتوانسته است حتی یک شهر ازکردستان را تسخیر نماید و به همین خاطر وحشیانه تر عمل کرده و دست به اعدام دسته جمعی غیر نظامیان زده است. اینهمه بمباران بر سرکانی، گریسپی و دیگر شهرها و روستاها؛ ادامه دارد و حتی از بمب های فسفری در این جنایات ضد انسانی؛ توسط ترکیه ی خون آشام؛ صورت گرفته و این لشکر عظیم از ناتو نتوانسته است کمترین هدف خود را عملی سازد! میدانید چرا؟ پاسخ این است جناب قندچی که اراده ی آزادی خواهانه ی کردستان روژاوا؛ قطعی و دفاع از طبیعت و ذات انسانی است که تشنه ی آزادی و دموکراسی مستقیم است. این دموکراسی مستقیم دست آوردی است که در طول مبارزه ای سخت به دست آمده است وبرای دفاع از این دستاورد بسیار مهم بر مبنای آزادی و ارزش های واقعی انسانی است که دومین ارتش بزرگ ناتو؛ نه فقط تا این دقیقه که در هیچ زمانی پیروز میدان نخواهد بود و اراده ی آهنین مردم زیر ستم و مبارزه ی بی امان ایشان بر علیه سرمایه؛ و در جهت تکمیل سیستم "خود مدیریتی "همین مردم است که پیروزی شان را رقم خواهد زد. اینها به جنگ آزادی آمده اند و در این جنگ دارای نیرویی بسیار وسیع و پشتیبانی تمام حکومتهای خود کامه ی منطقه و جهانی را دارا هستند. برای همین یکی از شعارهای اصلی این جنگ از سوی کردها این است: مقاومت زندگی است!
فهم این شعار و عمل کردن به آن را تنها و تنها، همرزمانی می توانند که در شرایط این مبارزان باشند نه آنانکه به قول صادق هدایت در بوف کور؛ زیر لحاف مشتها را گره می کنند. آری گزمه های سرمایه در نظام رژیم اسلامی ایران، در کوچه ها و خیابانها؛ مست کرده و آوازهای هرزه می خوانند که : بیا بریم تا می خوریم_ حالا نخوریم کی خوریم؟
و اینسوتر قلم به دستی که از هر زاویه ای اسیر در متافیزیک است، تحت لوای سکولاریسم سیاسی، مشت ها را زیر لحاف گره کرده است. آیا این است مبارزه؟ شما چهل سال است که از سکولاریسم سیاسی دم می زنید، اما کارنامه ی مبارزات شما طوری است که آزادی یواشکی را تبلیغ می کنید و هنوز با مشکل حجاب زنان در ایران؛ دست و پنجه نرم می کنید و از دست آوردهای شما و یکی از افتخاراتتان این است که زنان بتوانند در میادین فوتبال، در کنار مردان باشند!! که این از اولین حقوق هر انسان و جامعه ای محسوب می شود. من از اینهمه ارتجاع و عقب گردی، متنفرم و می دانم که حتی طرح این موضوع که در رسانه های جهانی نیز بازتاب داشت؛ دقیقا نوعی شکست بود و نه پیروزی. در مقام مقایسه سازمان زنان روژاوای کردستان را بنگرید. این دلیر زنان آزاده، نه تنها در سنگر سیاست ورزی و تصمیمات شورایی روستاها و شهرها، که در تمامی دیگر سنگرهای مبارزه و حتی بدوش گرفتن اسلحه و ایستادگی در برابر داعش و ارتشی خون آشام؛ دلیرانه ایستادگی می کنند!
کرد و کردستان بخشی از جامعه ی جهانی است و در این بخش از کردستان بزرگ، سیستمی برپاست که خود مدیریتی نام دارد. تصمیمات در هر عرصه ای به صورت شورایی است و تنها نقطه از این جهان پهناور است که در آنجا دموکراسی مستقیم در تئوری و عمل؛ اجراء می شود. این همآن نکته ای است که سرمایه ی جهانی و نظامهای توتالیتر منطقه ای و روشنفکران ایده آلیست، نمی توانند آنرا برتابند. قبول یا رد این سیستم به اختیار شماست_ روژاوا مورد حمایت مردم دیگر کردستانهای موجود در ایران_ عراق و ترکیه و روسیه است_ زیرا که تنها ستمدیدگان هستند که رنج و آزار و زخم ستمدیده را می فهمند. برای همین از شما و بیشتر از این هم انتظاری نمی توان داشت.
6_ من در اینجا سریحا اعلام می کنم که در فردای آزادی ایران، اگر مردم کردستان در ایران، می خواهند که از ایران جدا باشند، دافع آن خواهم بود. و در اینجا تنها یک استدلال را ارایه می دهم: اگر خانواده ای نخواهد در کنترل هستی و زندگی خود، دیگرانی با هر منظور دخیل باشند و خودش بخواهد چگونگی امور خود را به پیش ببرد، هیچ خانواده ی دیگری دارای این قدرت نیست که استقلال او را منکر باشد. بنابر این استقلال کردستان حتی به صورت چهار کردستان و چهار حکومت جداگانه مورد دفاع من خواهد بود!
چرایی این دریافت بدینگونه است که در طول تاریخ کردستان، همواره سیستمها و حکومتهای خود کامه کردها را مورد شدیدترین آزارها و نسل کشی ها قرار داده اند. انفال کردستان شمالی هنوز مشهور خاص و عام است. کشتارهای مکرر رژیم ایران در مناطق کرد نشین؛ و حمله ی سپاه پاسداران و ارتش ایران اسلامی به کردستان در سال پنجاه و هشت و پنجاه و نه؛ که هزاران کشته و زخمی به جای گذاشت؛ تجربه ای بسیار تلخ دیگر حاکی از ستم این خود کامگان است و حالا و برای دومین بار روژاوای کردستان که در جریان کوبانی، مورد حمله ی داعش خون آشام قرار گرفت و امروزه که مورد حمله ی اردوغان فاشیست قرار دارد. ترکیه ای که خود پرونده ی قتل عام و جینوساید ارمنیان را زیر بغل دارد و همین هدف را در مورد کردها به پیش می برد_ زیرا که طرح سیستم اردوغانی مبنی بر اشغال خاک کردستان در طول ششصد کیلومتر و به عمق سی کیلومتر و جای دادن اعراب آواره در کمپ های ترکیه و اسکان ایشان در این منطقه همآن کاری است که پیشتر صدام حسین در مورد کرکوک و مناطق کرد نشین اطراف کرکوک انجام داد و به تعریب مشهور است. همین سیاست را اردوغان نیز جزء اهداف خود شمرده است. اما شتر در خواب بیند، پنبه دانه!
در ضمن مخالفت کسانی با تصمیم مردم در مورد جدایی، مخالفت با اصل آزادی است! شما نمی توانید هم از آزادی اندیشه_ بیان_ قلم_ سیاست و تشکل و آزادی در سرزمین، صحبت کنید و مردمی را که مخالف ایده ی شما باشند، مردود بشمارید! خواسته خواسته ی مردم است نه خواسته ی من یا شما. در مقالات و گفتارهای تلویزیونی و رادیویی شما، آنچه همواره پنهان می شود؛ خود پدیدار مردم یا اجتماع هستند. اینجا هم نقطه ای دیگر از بینش متافیزیکی شما آشکار می شود.
7_ قبلا یاد آوری کرده بودم که من سالهاست ریشه ای ترین مشکل اساسی جامعه ی ایرانی را می شناسم و بر این باور هم یقین دارم و این موضوع را به تفصیل در کتاب " دربرابر متافیزیک" توضیح داده ام. ایرانیان دچار توهمی به نام " فرهنگ مدارایی" هستند. این توهم و خرافه ریشه در مشاهیر فارسی زبان دارد. مشهورترینشان حافظ و مولوی و عطار است. فرهنگ مدارایی در تمامی سروده های ایشان موج می زند_ خصوصا آنجا که مثل ماری بر پیشانی ماجرا نقش خورده است و حافظ می فرماید: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است_ با دوستان مروت، با دشمنان مدارا.
این فرهنگ مدارایی است که رژیم اسلامی ایران را سر پا نگاه داشته است و روشنفکر فارس دقیقا از همین فرهنگ تغذیه می شود و تغذیه ی خود را بیرون می زند. این بیرون زدن در تمامی هنرهاو به خصوص موسیقی ایرانی؛ موج می زند. بیشتر از نود درصد شعر و موسیقی ایرانی بر گرفته از همین فرهنگ شیون و مدارایی و سازش است. و در این میان تنها یک استثناء به نام شاهین نجفی و نوع هنر آزادی خواهانه ی او به چشم می خورد. رسانه های اپوزیسیون ایرانی، به گونه ای نا-آگاهانه و خود آگاهانه؛ همواره فرهنگ مدارایی را ترویج می کنند. هر روز رژیم اسلامی ایران، از ایشان قربانی می گیرد ولی فرهنگ مدارایی و سازش؛ باعث می شود که سیستم مافیایی و کاملا متافیزیکی ایران؛ هر روز جانی تازه بگیرد! زیرا که این مطلب برای ایشان به یقین رسیده است که دو گیتی وجود دارد و اگر در این گیتی یا جهان آسایشی فراهم نیست، در جهان باقی یا همآن گیتی آسمانی، آسایشی همراه با غلمانها و حوری ها فراهم است!! مفهوم نیست که این شعار ریشه ای و فرهنگی ایرانی مبنی بر "با دوستان مروت "را چرا درست به عکس انجام می دهند و کردستانی که تنها مردمانی بودند که در رفراندوم رژیم فاشیستی ایران، و بر خلاف همه ی شهرها و استانها، در آری یا نه، دومین گزینه را اعلام کردند و برای همین هم رژیم اسلامی تاب نیاورده و به کردستان حمله ی نظامی کرد. این مروتی است که با دوستان در این فرهنگ نقش خورده است طوری که تا به امروز هم کردستان جدای ملیتاریزه شدن؛ در بدترین شرایط ممکن؛ مبارزه و آن نه گفتن را ادامه داده است.
آری مشکل شما با رژیم اسلامی ایران، و علت ماندگاری این سیستم مافیایی اسلامی و دزدی و رانت خواری و چپاول همآن مردم ساکن در ایران؛ چیزی است به نام " مدارا " و فرهنگ مدارایی و سازش. از اینرو نظام متافیزیکی ایران از همین توهم منتشر شده توسط بخش عظیمی ازروشنفکران موجود در عرصه های گوناگون، توان می گیرد و به هستی ضد ارزش های انسانی اش ادامه می دهد!
من بر این باورم که جامعه ی جهانی، ساکن در نقاط جغرافیایی مختلف و در قاره های موجود، تشکیل دهنده ی اجتماعی انسانی با گویش ها و فرهنگ های مختلف هستند؛ این انسانها دارای ارزش هایی واقعی اند اما این ارزش ها توسط نظامها و حکومت های موجود، تخریب و ضایع شده اند. و ریشه ای ترین علت اینکار، عملکرد پدیداری است به نام "سرمایه". این نظام ضد ارزش های انسانی و اجتماعی، در لباس حکومتها؛ اهداف خود را همواره به عرصه ی عمل رسانده است. جامعه ی جهانی یعنی جامعه ی انسانی با ارزش های طبیعی انسانی و از اولین حقوق ایشان که برگرفته از همین طبیعت است، می توان به آزادی اشاره کرد. اما نظم های موجود حکومتها در دفاع از سرمایه باعث جینوسایدها و قتل عامها و تخریب ارزش هاست. کردها هم از این جامعه ی جهانی بریده نیستند و آنچه در روژاوای کردستان می گذرد؛ به خوبی نشاندهنده ی جنگ بین سرمایه ی جهانی و نظام نوپای دموکراسی مستقیم روژاواست. صدها استدلال و سند برای اثبات این موضوع وجود دارد. ترکیه به نمایندگی از سرمایه ی جهانی است که پیشتاز و بر فروزاننده ی شعله های جنگ است و این ترکیه است که با هدف جینوساید و نابودی مردم این سامان و دستاوردهای آنها؛ به خاک و محل زندگی اشان لشکرکشی کرده است. و همین نظام حکومتی ترکیه است که مورد پشتیبان حکومتهای منطقه ای و جهانی است... تحریم و نفروختن سلاح به ترکیه از سوی برخی کشورها، و راکد گذاشتن قراردادهای مربوط به تحویل سلاح به این عضو ناتو؛ قضیه ای است زیر بته که مرغ سرخ شده را می خنداند! وقتی هفت میلیارد دلار سلاح به این دولت اردوغانی تحویل شده است، نفروختن بیشتر سلاح، چه معنایی دارد؟ آیا اینان جهان زنده ی امروزی را به مسخ گرفته اند یا خود مسخ شده اند؟!
نه! جنگ جاری بین روژاوای کردستان و حکومت ترکیه؛ جنگ دو نظام است یکی فاشیستی و دیگری نشامی نوپا و برخاسته از دل توده ها و مردم کردستان است که بر مبنای آزادی_ ارزش های واقعی انسانی _ خود مدیریتی و دموکراسی مستقیم است. این چیزی است که حکومتها و دولتها و اشخاص و تشکلات سیاسی و حزبی را شک زده کرده و پذیرش این سیستم مردمی برایشان بسیار دشوار و کاملا غیر قابل هضم است. اما این مشکل کردها نیست که ایشان بپذیرند یا به عکس با آن ستیز کنند. این جنگی است که در تمامی عرصه ها جریان دارد. زیرا که کردها از لحاظ فرهنگی هم مورد هجوم قرار گرفته اند. سایت ها و رسانه های مربوط به ایده آلیسم و متافیزیک؛ به روشنی گویای این موضوع هستند.
دفاع از آزادی و ارزش های انسانی، نه آن چیزی است که بدون خون و جان دادن؛ دست یافتنی باشد. برای همین ما جان و خون می دهیم تا آزاد زندگی کنیم و هرگز هم
ارزش های انسانی خود را و دستاوردهای مبارزات سختمان را، به دشمن تا دندان مسلح و نظام سرمایه ی جهانی تسلیم نخواهیم کرد.
2019_10_16
http://isdmovement.com/2019/1019/101119/101119.Sam-Ghandchi-Kurdish-region-in-Syria.htm
وڵامی پێنج پرسیاری فه لسه فی
ئە وه ی له خۆارەوە وه دێت، وەڵام به چه ن پرسیاری دۆکتورنه بی فه تاحییە له
باری فه لسه فیه وه کە بۆ وتووێژێك لە تەلەفیزیۆن ئامادە کرا و بەڕیوە چوو. ئەم نووسراوە بۆ هه وه ڵ جار، به زمانی کوردی ئه ینووسم. نووسراوه که بۆ
چاپ و نه شر، له سایته کوردیه کان، ئاماده کراوه. ئاگاداری ئه ویش هه م که له بابه
تی تایپه وه و هه ر وه ها رێزمانی کوردیەوە، خاڵی له هه ڵه نیه. به ڵام هیوادارم له باز
کردنی بڕێک چەمکی فه لسه فی پیرۆزبووبێت._ ئه وه یش ئیزافه که م، ئه م باسه وەکو هەر کارێکی فەلسەفی ، ته
. کمیل و ته تواو نیە
نادرخلیلی.21/01/2013
فەلسەفە چیە و چە ڕەوڵێکی لە ژیانی مروڤدا هەیە؟
فیلو_سوفی بریتیه له دوو به ش، له زووا نی یونانی دا. فیلو یانی، خوشه ویست، ره فیق. له فه رهه نگی هه ژار ئه و ووشه یه
به« حه ز که ر» دابینراوه. وا دیاره که ئه و پیته نه ته نیا باش نیه، به لکوو ته واویش
نیه. به لام له شه رحی کوللیه تی فیلوسوفی یان فه لسه فه، ده ر ده که ویت که مانای
قوولی ئه و پیته چیه.به شی دووهه می ئه و ووشه یه یانی، دانش_ زانیاری یان زانست.
به که سیک که له گه ل دانش وزانیاری دا، تیکه لاوی
هه یه و خوشی ئه وی، ئه لین فیلسوف. ئه مه هه ل گه رانه وه ی ئه و وشه یه. به س ئه
وه ش بزانین که به داخه وه، له زووانی کوردی دا، کاری فه لسه فی، نه کراوه. بوچوونی
فه لسه فی له شیعر و ئه ده بی کوردی دا، زوره، به لام وه کوو کاری فه لسه فی، به
زووانی کوردی کاریک که ره نگ دانه وه وتام وتیژی فه لسه فی هه بی، ئه نجام نه
دراوه. ئاکامی ئه و شته بووته باعیسی ئه وه ی که زووانی کوردی له بوواری فه لسه فی
دا زور زور زه عیف ولاواز بیت. هه لبه ت ته نیا زووانی کوردی نیه، زور زووانی
زیندووی دونیا، هه ن که هیزی ئه وه یان نیه، زور له ووشه کان و پیته
کانی فه لسه فی، وه رگیرن بو لای خویان. ئه تووانم له م بابه ته وه ایشاره
بکه م به چه ن ووشه وه کوو میسال: دکونستراکشن_ لولوگوسانتریسم_ که ژاک دریدا، له
کتیبه کانی نووسیویه. ووشه ی دازاین، که مارتین هایدگر سه دان جار له کتیبی هه ستی
و زه مان دا، هیناویه تی. لوگوس( ووشه ی یونانی باستان)که هه وه ل جارهراکلیتوس
ایستفاده ی لی کرد.
فه لسه فه، تیکوشانیکه یان هه ول دانیکه، بوته عریفیکی درووست وعیلمی له
ته واووی هه ستی. ده رکی ده قیق تر له جیهانی اینسانی و ته بیعه ت، ته نیا به شیکی
بچووک له کاری فه لسه فیه. ئینجا رولی فه لسه فه له ژیانی اینسان، چیروکیکی زور
دریژه. به کورتی ئه تووانم بلیم،
فه لسه فه، به ته رحی پرسیار وتیزه جوراوجوره کانی خوی له لایه ن فیلسوفه کانه وه،
عیلم و زانست مه جبوور ئه کات، تاکووله ریگای خویه وه توند و تیژتر بروات. زۆر جار
فه لسفه بووته باعیسی ئه وه ی که عیلم به که شف و لیکوڵینه وه ی به ڵگه داری دیکه نزیک بێته وه یان خود، پێ بگات. پرسیاره فه لسه فیه کان، زور جدی وناوه رۆک دارن. فه لسه فه چۆن له گه ل عیلم و راستی دا، تیکه ڵاوی هه یه، هیچ ترسیکی له هیچ په دیده ییکی تر نیه. ته نانه ت دژی خۆی ئه وێستی ودیارده ی ئه وه یه، که هیچ فنومنیک له جیهانی هه ستی دا، موتلله ق
نه بووه و نیه. واته هه موو شتیک ها له حال گوڕان و ته غییردا. ئه وه یه که ئه مرو له فه لسه فه ی په سا مودرندا، ئه
لین: مووتلله ق گرایی له ته واووی بواره کانی خۆی یانی مووتلله ق گرایی له عه رسه ی قسه و باس_ لیکوڵینه وه_هونه ر به ته واووی شاخه کانیه وه_خودی فه لسه فه_تیکنولوژیک_که
یهان شناسی_ شناخت شناسی_ سیاسه ت_ هه ستی شناسی_ زمان شناسی_ ده روون ناسی_حه یوان
و گیا ناسی وکۆرت تر ته واووی هه ستی، درووست نیه.
هۆی ئه وه ش چیه؟ به درێژه ی مێژوودا، له هه ر بابه تێکه وه که ئه ڕوانین، روون و ئاشکرا ئه بینین که فنومنه کان( شته کان)به یه ک فورم و ساختار نه ماون. تازه فورمی به، که ماڵ گه یشتووی ئاخرینی ئه مڕوییش، خۆێ موتلله ق نیه، چونکوو ته جرووبه ی اینسان ڕۆیشتنی زه مان وتایبه تی عیلم و زانست، نیشان ئه دات که، ئه مانیش هان له حاڵی گوڕان و ته غییردا. له ڕاستی دا، ئه گه ر ئه م گوڕان و ئال و گوڕه ی، هه موو کاته ی هه سته نده کان، له ته واووی هه ستی دا نه بی، ئیترهه ستی(یونیورس)مانای ئه سیل و راسته قینه ی خۆێ له ده ست ئه دات.به و مانایه وه، چون اینسانیش یه کیک له هه سته نده کانی هه ستیه، ئه ویش
مانای خۆێ له ده ست ئه دات. له ئاکامدا ده بینین، ئاڵ و گوڕ ڕوو دان، له ته واووی هه سته نده کانی جیهانی هه ستی، یه
کێک له بناخه گشتیه کانی، چونیه تی ژیانی خودی هه ستی و هه مووی هه سته نده کانه.
له م نوقته داراشکاوانه ئه بی بلیم که، ده رکی فه لسه فی، خودی فه لسه فه وبوچوونی فه لسه فی، تی ده کوشی که ژیانیکی باشتر بو اینسان و حه یوان و هه موو گیان له به ره کان، دابین بکات. وه هاش دیاره که اینسان خوی به شیکی زور چکوله له ده ر یای پان و به رینی ته بیعه ته. نه ته بیعه ت له اینسان جیایه، نه ک اینسان له ته بیعه ت. ته بیعه ت له هه موو شوین و کایتک دا، یه کسان به
رانبه ر به هه سته نده کان، هه لسوو که وتی هه بووه و هه یه. ئه وه اینسانه که به پیشنیاری ئه ره ستوو، ته بیعه ت به ش به ش ئه کات. نیوی ئه وه ئه نی، سه گ. نیوی ئه وی تر ئه نی ئه سب...
وواته ته بیعه ت کاری ته بیعی خوی ئه کات و لوگوسی خاسی خویشی هه یه. ئه مه اینسانه که، تی ده کوشی ته بیعه ت به ش به ش بکات و تیکه تیکه ئه یبینی. ئه م بوچوونه خالی له ایشکال نیه هیچ، تازه زورله به ین به ره.
به ئه رکی فه لسه فه ئه زانم، ریشه ی موعزه له کان وخراپیه کان وکه چ رویشتنه کانی، هه ر هه سته نده ییک( بو میسال سیسته مه کان)به راستی و بی په رده، ده ر بخات. باسی چونیه تی ئیش وزام ومه شاکیلی اینسانی و کومه لگا بکات. چونیه تی هیدایه ت کردنی خه لک و جه ماوه ر، به ده ستی که سانیکی مه حدود و که م یان بیر وبو چوون یان سیستم بکات وهه مووی بواره کان و تاسیره کانی له سه ر اینسان وکومه لگای جیهانی، ورد بکاته وه. به شی کردنه وه و شناخت شناسی باشتر وعیلمی تر، له سه
ر ئه و په دیدارگه له، ئه تووانێ ئاگاهی وزانیاری خه ڵکی بباته سه ره وه، و له م ڕیگایه وه، چونیه تی هه لسوکه وتی اینسانی
ایندیویجوال( تاکه به شه ر)و بونیه ی داری کومه لگا بگوڕێ تا کوو به ژیانیکی باشتر وته بیعی تر، نزیک بیته وه.
ئه وه یه که تاسیری فه لسه فه، له سه ر اینسان و کومه ڵگا، ئه بی قوولتر له وه بێ که زۆر له خه ڵکان، بیر ده که نه وه. با فه لسه فه له یونانه وه ده ستی پێ کردبێ. کوردیش وه کوو میلله تیکی ده وڵه مه ند له زور بابه ته وه، ئه تووانی له هه مووی بواره کان وده رک و ده ریافته کانی فه لسه فی، که لک وه ر بگری. ئه م کاره هه ر سانیه دیرتر ده س پی بکات، هه ر ئه و سانیه به زه ره رو زیانی اینسان و کومه لگای کورده. لام وایه که هه ر کات به ری زیان بگری، له وه و به دوواوه، قازانجی تیدا ئه بینی. فه لسه فه له
لاییکی تره وه ئه تووانی ساختاره کان بگوری. ئه تووانی یاری ده ری زووان بیت. ئه تووانی باشترین بوچوونه کان بنیته ایختیاری دلسوزه کانی ولات. لام وایه، له کوردیدا، فه لسه فه کار نه کردن، تا کوو هه ر ئیستا، زور زور زیانی داوه له کومه لگای
کوردی جیهانی. ته نیا خویندنی ئاساری فه لسه فی له زمانه کانی تر، کافی نیه. ده رس وه ر گرتن له فه لسه فه ی اروپایی وبه گشتی غه رب، ته حقیق له بوواره کانی ئه وانوده رکی فه لسه فی جیهانی، ره نگه ئه وه ل هه نگاو بی بو، ده رکی فه لسه فه ی
کوردی له هه موو بواره کانی ئه و کومه لگایه دا. به لام له لاییکی تره وه ئه وه بلیم که هه ر چه ن زووانی کوردی، به هوی زه عیف بوونی بو کاری فه لسه فی، له هه نگاوی یه که م دا ره نگه نه تووانی ره نگ دانه وه ی ئه و توی هه بی، به لام له
دریژه ی زه ماندا، حه تمه ن ئه تووانی ده وله مه ند تر و زور دارتر بیت.
له بیرمان نه چی که رولی فه لسه فی، ئه بیته باعیسی ئه وه ی که له یه که م هه نگاودا، جوریک دیالوگ( لوگوس) له نیو خه لک دا پیک بیت که بی هیچ گومانیک، تاسیری باشی ئه بیت. چونکوو زووانی فه لسه فه، دوگماتیک و ووشک بوون وموتلله ق گرایی له ته واووی بوواره کاندا، ره د ئه کات. له ئاکامدا ئه بیت به باعیسی ئه وه ی، که نه ته نیا ده رکی درووست تر له وه زعیه تی اینسان و کومه لگاکه دا بدریت، که دژایه تیکی زور ناره وا، له ناو خه لکدا، لا ئه بات وفه رهه نگ و که لتوور، هان ئه دات به ره و پیشه وه چوون. که فه رهه نگ گه وره تر بوو، ژیانی مندال وکومه لگا و به ته واووی اینسان و چونیه تی هه لسو که وتی، مودرن و باشتر ئه بیت
پەیوەندی نێوان فەلسەفە و پەروەردەی منداڵ چیە؟
فه لسه فه به ته واووی له سه ر کومه لگادا، کار ده کات. پیش ئه وه ی که فه لسه فه یان بوچونیکی فه لسه فی، به ته واووی برواته سه ر مندالان، تی ده کوشی تا کوو له ریگه ی شیوه ی هه لسووکه وتی گه وره کان( باووک و دایک_ بنه ماله) ئینجا ته واووی کومه گا، بگوری. به لام ئه م کاره چون ئه باته پیشه وه؟ هه ر وا که دیاره فه لسه فه، تاسیری قوول و قورسی هه یه له سه ر ته واووی بنه ماکانی، عیلمی. یه کیک له وانه چونیه تی ده روون ناسیه( روان شناسی). کومه لگا ناسی_ اینسان شناسی_ دیرینه ناسی فه لسه فی( شیوه ی میشل فوکو)_ وه به تایبه ت« شناخت شناسی»، ته نیا به شیک له عه رسه ی کاری فه لسه فین.
فنومنه کان یان بلین په دیداره کان( په دیده کان_ بوونه کان)، به شیوه ی شناخت شناسی له هه رکامیان، به ته واووی ماناوه، چووارچیوه ی وجوودی هه ر کامیان، ده ر ئه خات. بی ئه وه ی که پیناسه ی ده قیق و درووستیک له فنومنه کان، نه بی، هه موو شتیک ئه که ویته ژیر، په لاماری گومان و تردید( شک). ایسته دیاره که به یه قین گه یشتن، باشتره له شک و گومان. به لام له لائیکی تره وه، یه قین ناتووانی موتله ق و هه میشه گی بیت. واته ته نانه ت یه قینه عیلمیه کانیش، هه مووکات هان له حالی گوران و ته غییر دا. واته: هیچ شتیک موتله ق وبه ر ده وام نه بووه و نابیتیش. به لام باشتره که اینسان وه کوو حاله تی
ایندیویدوال(فه ردی) وه هه ر وه ها، وه کوو کومه لگا، تا یبه تی له سه تحی جیهانی دا، ئه و شتانه ی که شکیانی لیه، به وه سیله ی ته حقیق و لیکولینه وه ی عیلمی، به ره و ده قیق بوون وراستی ببات. واته بو ئه نجامی هه ر کاریک به تایبه ت کاریکی حه ساس و گرینگ، له نیوان گومان و سوور بوون یان یه قین وراستی ودرووستی، حه تمه ن لای دووهه می بووچوونه که( به جوریک) درووست تره وهه ل ئه بژیردریت و به م جوره، له گومان دووری ئه کریت!هه لبه ت له بریک کار دا، وه له تایبه تمه ندیکی
خاس دا، شک هه ل ئه بژیرین وپشت له یه قین ئه که ین. به لام بوچی؟ چونکوو به خودی یه قینه کان، شک ئه که ین، تاکوو شتیکی باشتر به ده س بیرین. به تایبه ت له بوواری فیکر و ته فه کوردا.
ئه ره ستوو، هه ر له م بواره دا بوو که تووانی، تیزی موسولی ئه فلاتوون، ره د بکاته وه. چونکوو، نه زه ریه ی موسول ئه لیت: ته واووی فنومنه کانی عه قلی و فیکری وه کوو، شوجاعه ت_ جووانی_ عیداله ت_ دوسی یان خوشه ویستی، جیاواز له وجوودی خودی اینسان و جیگای ژیانی اینسان، وجوود گه لیکی موسته قیل و به رده وامن. به لام ئه ره ستوو ئه لیت: ره نگی سپی، بی ئه وه ی که
وابه سته به شتیکی تره وه بیت، ناتووانی به ته جروبه ده ر بیت. کاتیک ئه لین ئه و دیواره سپیه، سپی بوون هه ل ئه گه ریته وه بو دیواره که، وه به م جوره ته جروبه ئه کریت. کاتیک که موسولی ئه فلاتوونی، ناتووانی به جیاوازی ایستقلالی هه بیت، به
بروای ئه ره ستوو، ئیتر دوور له به حسی فه لسه فیه. واته؛ موسول هیچ مانائیکی نیه.
به لام ئه مرو له بواری فه لسه فه ی په سا مودرن، هه موو په دیداره کان(فنومنه کان) طبقی سیستمی فنومنولوژی ادموند هوسرل فیلسوفی ئالمانی، چ له باری مادی وچ له باری اینتزاعی وه کوو ریاضیات_ ایحساس و عاطفه_ ئه نواعی هونه ر وکاری هو نه ری_ شایی و خه م، به راستی وجوودیان هه یه.
بینه وه سه ر ئه وه ی که فه لسه فه تی ده کوشی تامانائیکی ده قیق و درووست، بو چونیه تی ژیان و ته واووی هه ستی، ایرائه بات. له و بواره دا، چونیه تی په روه رده ی منال، ته نیا یه کیک له باسه کانی عیلمی و فه لسه فیه. به لام فه لسه فه تی ده کوشی تا پیشتر، له سه ر بناخه ی مال و خیزان( خانه واده)و له ئاخره وه کوللیه تی نیزامی ایجتماعی، ته حلیلیکی درووست بدات وه له و
ریگاوه، اینسان و ایجتماع بگوریت. چونکوو اینسان و ایجتماع، ئه مرو، له مانا قووله انی خویان به ری و خالی بوونه ته وه. یانی ئه رزیشی اینسان و کومه لگا، به هوی سیسته م هایکی، مادی گرایانه تو بلی بورژوازی و سه رمایه داری، اینسان و ایجتماعی
له ئه رزشه کانیان، خالی کردووته وه. ئه وه یه که ئه بی دووباره، ئه و ئه رزش گه له، پیناسه بکرین ودووباره بیان ناسین و چونیه تی کارکه ردی حال و پیشوو وه داهاتوویان، به رره سی بکه ین.مندال هه ر چه ن له کاتی به دوونیا هاتنی دا،
دارای چه ن ریفلیکسه، به لام زوربه ی جه وهه ری خوی( شه خسیه ت_ پرینسیب_ کارکرد)له
خانواده ی چکوله، یانی خاوو خیزان ودوواتر له مه حه له و کولان وشار وشوینی خوینگه،
وه ر ئه گری. واته ئه و شتانه ی که له سه ر مندال تاسیری قوول ئه که ن، خودی
ایجتماعه. ده ی جا، ایجتماع خوی، فه رهه نگ و چونیه تی هه لسووکه وتی، له کویوه، وه
رئه گری؟ ئه مرو، سیسته مه کانن که چونیه تی ژیانی اینسان و کومه لگا، ته عیین ئه
که ن. به زووانیکی ساکار ئه بی بلین که ناچارین، سیسته می جیهانی بگورین. به لام
بوچی؟ چونکوو جووان دیاره که وه زعیه تی مناله کان له هه ر گوشه ی دونیادا، تایبه
تی له ئه فریقا وئاسیا دا، زور زور ناله باره. هه زاران دوکومنتار هه ن که وه زعیه
تی راسته قینه ی مناله کان له جیهان دا، ئاشکرا ئه که ن. جاری بو میسال ئه تووانم
بلیم که له زور ولاتی ئاسیایی وه کوو ئیران، ته مه نی ایزدواج بوکچه کان هاتووته
ژیر 15 سال_ له هه مان کاتدا ئه زانین که به پی ته حقیق ودوکومنت، وه به شیوه ی
اروپایی، ته مه نی ژیر 18سال، ایزنی زور شتی نیه. واته له ژیر 18 سال، ته وانایی
رووناک کردنی زور شت ئه که ویته راده ی شک و گومان و ئاکامی کاره کان باش نابن.
بویه له ولاتانی اروپایی ته مه نی ژیر 18 سال ایزنی کرینی الکوهول و جگه ره یان نیه
یان ناتووانن به للگه ی کرینی مال یان ماشینیک ایمزا بکه ن وله لای قازی دا، ئه م
جوره که یس گه له، ناته واو و ره ده.
پیشتر له سوقرات له یونان دا، فنومن هاییک وه کوو،
شوجاعه ت_ جووانی_ عیداله ت_ دوستی و... بوونیان بایه خ دار و ارزش دار بوو. به لام
سوقرات و شیوه ی سوقراتی وئه فلاتوونی، بوون به باعیسی ئه وه ی که، هه موو ئه و
شتانه، بینه کانالی عه قله وه. تو ئه بی له ریگای عه قله وه تاریفی شوجاعه ت یان
بلین جووانی یان دوستی بکه ی. ئه مه بوو به باعیسی ئه وه ی که هه مووی ئه و په
دیدارگه له و هه روه ها، ته واووی ئوستووره کان، ورده ورده، له گه وریی خویان، بکه
ونه خواره وه. تازه ئه مرو به هوی ته حلیلی زور زوری فه لسه فه ی په سا مودرن، «عه
قل» ورشنالیسم، به ته واووی وه کوو یه کیک له بنه ماکان و ریشه کانی، ایده آلیسیم،
ئه یان ناسین و هه ر روژیش ئه بینین که مه یدان وماوا بو ایده آلیسم، ته نگتر ئه
بیته وه. جاری هه ر به ته نیایی مه کته بی ایگزیستانسیالیسمی سارتری، اردووگای ایده
آلیسمی لاواز کردووه.
له ئاخره وه ئه بی بلیم، بی گورانی باوک و دایک
یانی به ته واووی ساختاری خانه واده و بی گورانی ایجتماعی اینسانی، مندال
ناگوردریت. تو هه ر چی له گورینی مندالدا تی بکوشی، ئه و هیزه ت نیه که بتووانی به
رانبه ر به ته واووی ایجتماع و سیسته مه که ی رابوه ستی که به ته واووی وجوودیه وه،
وه به ته واووی ئه و شتانه ی که له ایختیاری دایه( وه کوو تلویزیون_گواری
منالان_کامپیوتروهه زاران سایتی جوراو جورو فیلم وشوینی خوینگه وسیستم و چونیه تی
ته دریس وئاموژگاری ماموستایان) به مندال، داده هاییک ئه دات که خودی سیسته مه که
پیویستی پیه. بویه ایجتماعی اینسانی ئه مرو نماییکی وه کوو جووجه له خانه ی لی
هاتووه! تولید و بازتولیدی هه زاران شه ر و دژایه تی و نه خوشی و به د به ختی و نه
گبه تی، که ئبیته باعیسی له به ین چوونی مندال و خانواده و کومه لگا و له یه ک پیته دا اینسان.
ساده ترئه وه ی، که بی ته عریفی ده قیق و درووست
له «اینسان» وکومه لگا و سیسته می جیهانی، ته عریفی مندال ناقیس و ناته واو ئه
مینیت. کاتیک« اینسان» له هه موو بواره کانی فه همی فه لسه فیه وه، له مانای ئه
سیلی خوی خالی بووه ته وه، ناچاره ن، کومه لگای اینسانیش، له مانای ئه سیلی خالیه.
ئه لیم ئه سیل_ مه به ستم ئه وه یه که، اینسان پیشتر دارای مه فاهیم وئه رزش گه
لیکی خاس هه بووه_ ئه مرو، نه ته نیا له هه موو ی کومه لگاکاندا، سه ری اینسانه کان
به شیوازی جوراو جور، له سی داره ئه درین، شاهیدین که خودی شه ری نیو ده وله تی، له
نیوان ولاته کاندا، ئه بیته باعیسی کوشتنی زور که س. جیاواز له هه مووی ئه مانه
اینسان خوی مه سئولی درووست بوونی ئه نواعی نه خوشیه کانه_ ایدز ته نیا یه کیک له
نه خوشیه کانه که سالانه جه ماعه تیک ئه کوژی. ئه نواعی زوری سه ره تان، به هوی له
به ین چوونی ته بیعه ته که شوینی ژیانی اینسانه، اینسان هه ر روژ به ده ستی خوی، هه
م ته بیعه ت له به ین ئه بات، هه م خوی تووشی ده ردیسه ری ئه کات تا راده ئیک که
اینسان، به ره و مه رگی ئاخرین ئه روات.
فەلسەفەی ئێمە بۆ ژیان تا چە ڕادەیەک لە سەر باری دەروونی ئێمە ڕەنگدانەوەی هەیە؟
کارکردی فه لسه فه له بواری ده روونی ایسنان و کومه لگا، تا ئه و راده یه، که زور شت له ده وره ی موعاسیر دا گوراوه. پیشتر نه
خوشی دیپریشن( خه مووکی) وه کوو نه خوشیک ناووی لی نه ده بریا. ایستا ته واووی کومه لگای غه ربی به تایبه ت ارووپایی، ئه
زانن که ئه م نه خوشیه، زور به هیز وخه ترناکه.دووهه م ئه وه ی که فه لسه فه بووته باعیسی
رووناک بوونی زور مه سائلی بن ده ست( جانبی) که ئه و ده سته یه، نه ته نیا ئازادی
اینسان و کومه لگای، مه حدود کردبوو که له ئه ساس دا، حه قی تاکه
که سیک وه کوو اینسانی، خراب کردبوو_هه لبه ت ایسته ش هه ر ئه و شیوه یه، به
داخه وه به ر ده وامه. باسه که وورد تر ئه که مه وه. بو میسال نه قشی ده روون ناسه
کان یان پیزیشکه کان، و هاو کاری و تیکه ل بوونیان له گه ل سیسته مه کاندا، تایبه
تی سیسته می پولیسی و قه زایی، ره نگ دانه وه ی زور خراپی هه بووه. سه دان جار که
سیکیان له سه ر شتیکی ساکار یان ایشتباهیکی چکوله، له سه ر به د مه ستی یان تیک
چوونی کاتی( موه قه تی) میشک و فیکر بو داوه ری و قه زاوه ت، گرتووه. پولیس ئه و که
سه ی گرتووه، سیسته می قه زایی داویه تی به ده ستی پیزیشکی ده روون نناس، نووسراوه
وگوزاریشی ئه و پزیشکه ده روون ناسه، له ئاکامدا بووته باعیسی ته زریقی
ئامپوولهاییک که ئه و که سه ی له بوواری شیمیایی له ش و فیکر دا، فه له ج کردووه(
تو بلی ئارامی کردووه!!) به لام نوکته ئه وه یه که هیچ ایزنیکیان له و که سه نه گرتووه که ئه و ئامپووله ی لی بده ن.
زور جاریش، به هوی ته زریقی ئه و ئامپوولانه وه، که س به ته واووی وه کوو شیتیکی لی
هاتووه ودوواتر نه ی تووانیه وه، بگه ریته وه سه ر ژیانیکی نورمال له ناو کومه لگادا.
ئه م به ش له کارانه تایبه تی به ده س میشل فوکو ئه نجام دران وه بوون به باعیسی گورانیکی زه عیف له کومه لگای غه ربی دا. به
لام پیشتر یش ووتم که هیشتا هیشتایه، ئه و بوچوون و ره وشته له لایه ن سیسته مه
کانی اروپایی نه گوردراون. له کومه لگای شه رق دا، ئه م جوره ده رک و عه مه له،
هیشتا به ر ده وامه. له بیر نه که ین که پولیس و ده روون ناس وقازی یان سیسته می قه
زایی، تاکوو زیندان و مه سئوولینی زیندان، تاکوو ئه روات به ره و سه ره وه، یانی ده
و لله ت و حکوومه ت، تیکرا ده ستیان له ناو ده ستی یه ک دایه و به شیوه ی سیسته
میکی واحید، ئیش و کار ئه که ن. ئه و سیسته مه ش ئه بی بگوردریت و حه قی اینسانی
تاکه که س و به ته واووی کومه لگا، به شیوازیکی درووست، به جی بیت. ده ی شی کردنه
وه ی ئه م جوره مه فاهیم و بوو چوونانه، کاری فه لسه فیه. ایسته بی خوینه، ئه وه ی
که کومه لگاییک به ته واووی دوور له ده ریافت و ده رکی فه لسه فی بیت. ئینجا و ه زعیه تی
اینسان و کومه لگاکه، ته واشا بکه بزانه چی ئه بینی؟
ئه وه یه که فه لسه فه ره نگدانه وه ی زور قووللی هه یه، له چونیه تی
ژیانی اینسان دا. ایسته له م که یسه ی سه ره وه باسی زورتر ده روون ناسی و نه قشی
پیزیشکی ده روون ناس وقازی و پولیس_وه کوو سیسته میکی
یه ک ده ست کرا. له بیر نه که ین که فه لسه فه، تووانیویه تی، په رده له زور شت لابات که زوربه ی ئه و شتانه،
خود هان له به ر چاو دا به لام به داخه وه، به هوی نیو ده ستی بوونیان و به زاهیر
ساکار بوونیان له لای خه لکیه وه، نابیندرین! یان بلین له بیر
رویشتوون. ئه رکی فه لسه فه س که هه مووی ئه و شتانه باز هه م بخاته به ر
چاووی جه ماوه ر. ئه وه یه که ئه بینین، فه لسه فه و ده رکی فه لسه فی، به شیوزی جوراو
جور، له بوواری دروون ناسیشه وه، بو ژیانی اینسانی وکومه لگا، گرینگ وزه رووریه.
شێوەی هەڵسوکەوتی ئێمە چۆن لە باری فەلسەفییەوە پێناسە دەکرێت؟
شێوه ی هه ڵسوکه وتی ئێمه به ته واوی، هه ڵ ئه گه ریته سه ر شێوه و چۆنیه تی بیر کردنمان له هه موو بواره کانی ژیاندا. له و بابه ته وه که اندازه ی شناختی ێمه له هه موو په دیداره کانی ده وروبه ر ، تا چ راده ێی بیت؟
هه رچی شناختی ئیمه له هه مووی په دیداره کان زۆرتر بیت حه تمه ن، ده رکی ئیمه یش له سه ر خۆمان، به هیزتر، قووڵتر، ده قیق
تر و درووست تره.
خاس. بۆ شناختی باشتر له مه ووزووعه که، میساليک به ووته ی خۆاره وه:که لتوور و فه رهه نگی هه ر وڵاتیک به رووناکی دیارده ی چۆنیه تی هه ڵسوو که وتی فه لسه فی ئه و ولاته یه. هه ر ووا که جه ماوه ری چینی ، خاوه نی هه ڵسووکه وتی تایبه تی خۆیانن، ئه و میلله ته کانی تریش هه ر وا. زووانی چینی یان ژاپۆنی خۆی بۆ خۆی تایبه ت مه ندی خۆی هه یه. هه ڵسووکه وتی ێنسانیکی چینی ئه ساسه ن، له گه ڵ خه ڵکی تردا، جیاوازی تایبه تی خۆی هه یه. بڵین ێنسانی چینی کارکه ردی تایبه تی خۆی هه یه. به ڵام له بابه تی اگزیستانسیالی اینسانی قه تعه ن، هه ر یه کیکن. هه ر چه ن له بۆاری جه ۆ هه ره وه، فه رقیان هه بی.
شیوه ی هه لسوو که وتی اینسانه کان، به هوی ته واووی ئه و تایبه ت مه ندیانه ی کومه لگائیک که شه خسیکی خاس لیوه هاتووه، دیارده ی ته واووی ئه و کومه لگایه س.ئه وه ش دیاره که هه ر کومه لگائیک زووان و فه رهه نگ و ره سم و یاسای خوی
هه یه.کاتی که داده کانی کومه لگا به اینسانی ایندیویجوال، سه خت و سفت بوو، یان بلین شکلی گرت، شه خسیش وه کوو تاکه که س، نوینه ری ئه و کومه لگا سه. واته تایبه ت مه ندیه کانی ئه و کومه لگایه به ریوه ئه بات.
به لام که دینه سه ر خودی ایگو (من_ تاکه که س _ شه خس) بریک تایبه تمه ندی فه ردی و تاکه که سانه ش، خوی ئه نوینی. به شیکی گرینگی ئه م به شه، هه ل ئه گه ریته وه بو «ژن». له عیلمی ژنیتیک دا، ئه بینین فره ییک له
کارکه رده کان، یان جه و هه ری ایگویستی شه خسیک، له بنه مای چونیه تی، ژنه کانی ئه
و، ئاو ئه خواته وه. واته ژنه کانی نه سلیک و جه ماوه ریکی، یه ک ریشه، کومون و
ایشتراکی عه قلی و بو چوونی تایبه تی خوی هه یه و نیشانی ئه دات. ئه مرو، له بوواری
ده رکی دی- ان- آی، اینسانه کان، زور شت ده ر که وتووه که مایه ی سه رنجن.
به گشتی ئه بی بلین که ژنی تایبه تی که سیک به ایزافه ی داده کانی کومه لگا ی ئه و شه خسه، وتیکوشانی بیروفیکری اگویستی که سیک، دیارده ی چونیه تی فه لسفه ی ژیان وهه لسووکه وتی ئه وشه خسه یه. بو که سیک که له
کومه لگائیکی ایسلامی یان کریستیانی( مه سیحی) له هه ر کام له به شه کانی دا، به
دونیا هاتووه، زورعه جیب نیه که، فه رهه نگ و هه لسووکه وتی ئه وشه خسه، دیارده ی
ئه و کومه لگایه دا بی.به لام ئه یش بینین که، که سیک بو میسال، له کومه لگای
ایسلامی دا به دونیا هاتووه وهه مووی ئه و تایبه ت مه ندیانه ی ایسلامی وکه لتووری
جامیعه که ی، وه رگرتووه، به لام له دریژه ی ژیانی دا، وه ئاشنایی له گه ل فه رهه
نگیکی تردا، هه لسووکه وتی تاراده ئیکی به رز، تووشی گورران کاری بووه. ئه وه یه که
ئه بینین، هه مووی ئه م شتانه له نیواگزیستانسیالی شه خسیک، رووئه دات وهه مووی ئه
و رووداوانه، بریتین له چونیه تی، به رزونزمی ژیان وته رزی فیکری، ئه وشه خسه. به س
له بیرنه که ین که هیچ کام له م مه راحیلانه، یان ئال وگوررانه، له هیچ کاتیک دا،
سابت ونیشته جی ئه به دی نیه_ یانی موتلله ق نیه و نابیت. چونکوو هیشتا ایحتمالی
گوررانی تر، بو ئه و په دیداره، هه یه. له م نوقته دا، ئه بینین، ده زگای فیکری_ فه
لسه فی، ئه ره ستوویی ودیکارتی وه به ته واووی شیوه ی بیرکردنه وه ی ایده ئالیستی،
ده روخیت.
له ئاکامدا به کورتی ئه لیم که؛ دیتنی که سیک_ هه لسه نگاندنی شه خسیک، ئه گه ر به شیوازی فه لسه فی درووست، رویشتبیت، ده قیقا، ئه تووانیت په رده له چه ندین فیکر و به رداشت وریشه وعیلله ت یان هوه کانی، بناخه یی که سیک، لا بات. بویه ئه لین، فلانی خه لکی چینه_ ئه وی تر کورده....
ئیسته مه وزووعه که توزیک، قوول تر بووه. چوونکوو، ئه بینین که خومانیش به و قه ناعه ته گه یشتووین که نیوی که سیک ئه نین کورد یان چینی یان هه رمیلله تیکی تر_به لام تیکرا له بیرمان ئه چیت که پیش ئه وه ی که سیک، کورد وچینی و ژاپنی وغه یره بیت، ئه و که سه، پیشتر اینسانه. وئه م اینسانه له بابه تی، ااینسانیه ت وجه وهه ری اینسانی، له گه ل هیچ ناسیونیکی تردا، فه رقی نیه. به م جوره ئه گه یین به م قه ناعه ته که، کومه لگای اینسانی جیهانی، به ته واووی یه کیکه. ئه مه کاری سیسته مه کان وده ولله ته کانه، که اینسانه کان و کومه لگاکان، له یه ک جیا ئه کاته وه. ته نانه ت،سنووری خاکی و جوغرافیایی بویان دا بین ئه کات. به
س، ده ر که وتووه ئه وه ی که، هیچ سنوور و مه رزیک، نه یتووانیوه به ته واووی، له جیا کردنی اینسانی جیهانی، پیرووز بیت. شی کردنه وه ی ئه م به شه له باسه که، له ناو ئه م به حسه ی ایسته، جی گر نابیت. به لام به گشتی ئه تووانم ئه وه بلیم که، ته
بیعه ت له سه راسه ری ئه م جیهانه دا، یه کسان عه مه ل ئه کات_ ئه مه سیسته مه کانن که به هوی خه یری خویان، اینسانه کان لیک، جیا ئه که نه وه. هه ر چه ن تووانیویانه، میلله ته کان به گژی، یه ک دا به ن، به لام هیشتا نه یان تووانیوه، اینسانیه ت یان
جه و هه ری اینسانی اینسانه کان، بکوژن.ئه م باسه ی سه ره وه، له گه ل ئه وه ی که میشل فوکو، له ئاخرین کتیبی خوی به نیوی« پیته کان و شته کان» نووسیویه که اینسان دووچاری، مه رگیکی به زوویی ئه بیت_جیاوازه.
ڕەۆڵی فەلسەفە لە بنیادنانی کۆمەڵگەیەکی تەندروستدا چیە؟
له دریژه ی پرسیاره کان وباسه کانی پیشوودا، تا راده ئیک، ولامی ئه م پرسیاره ی ئاخرم داوه ته وه. ئیسته ایشاراتیکی تر ئه که م به وه ی که ره وللی فه لسه فه، له بنیاد نانی کومه لگه یه کی ته ندروست، ئه بی چون بیت؟
پیش له هه ر شتیک، ئه بی پیته ی« ته ندرووستی» له م پرسیاره دا، روون و ئاشکرا بیت. یان بلین ته عریف بکریت.
ئه گه ر بلین، درو کردن بو میسال، نا- ته ندروستیه؟ خوی ئه م پرسیاره دینیته پیشه وه که عیلله تی درو کردنی که سیک، چیه؟
کوشتن و بررین و خه یانه ت_ فه قری زانستی و فه رهه نگی_ فه قری مالی واکونومیکی_ لاوازی تیکنولوژیکی_ خو کوشتن، به تا یبه تی خو سووزاندنی ژنان، له کومه لگای کورده واری_ جیاوازی چینایه تی( ته به قاتی) چه ن لایه نه ی، فه قیره کان، سفره خالییه کان و چینی ده و لله مه ندو سه رمایه دار؛ ته نیا چه ن نوکته ی، ئه م خاله ن. له به ین چوونی ته بیعه ت، به ده ستی خودی جه ماوه ری اینسانی ته واووی جیهان، ره نگه گه وره ترین روداووی کاره سات ساز بیت که له گه ل خویا، خودی اینسانیش روو به نابوودی
و مه رگ ئه بات( بو نموونه گلوبالایزیشن- یان ئاو بوونی یه خه کانی قوتبی).
فه لسه فه، نه تووانیوویه تی له وانه ی سه ره وه دووری بکات، نه یش ئه تووانی له داهاتوودا، خوی بپاریزی. چونکوو فه لسه فه به ته واووی، له گه ل هه مووی ئه و کاره سات گه له، ده رگیره. پیشتریش گوتبووم که فه لسه فه، تیکوشانیکه ناویستاو، بو ده رکی درووستی هه ستی. ده ی جا، کام له وانه ی سه ره وه، وه کوو په دیدار، له هه ستی یان یونیورسال و جیهانی اینسانی، دوورن یان جیان؟
ته عریفی ئیمه له پیته ی ته ندروستی، ته بیعه تی راسته قینه و ئه سیلی اینسان وجیگای ژیانی اینسانه . ئه گه ر مه به ست له ته ندرووستی کومه لگا، دوور بوون له جه نایه ت و دزی و فه قری جوراو جور و ده یان سه خلله تی تر بیت. ئه بی ئیمه پرسیار بکه ین که مه سئوولیه تی ئه و رووداوانه، له سه ر شانی چ په دیداریکه؟
ئه گه ر دزی و اعتیاد و درو _ خه یانه ت وناساخی ده روونی_ پر بوونی زیندانه کان به هوی جوراو جور و منولوگ ودووری له دیالوگ_ شه رری میلله ته کان و بومباردمانی شاره کان وایعدامی ئازادی خوازه کان و سی داره دانی سه دان که س له شاره کانی ئیران و چین و چه ند ولاتی تر_ فه قری فه رهه نگی و زانستی و فه لسه فی؛ مه به ستی ناوه روکی پرسیاره که س، باز هه م ئیمه ئه پرسین که، چ په دیداریک یان سیستمیک، تاوان باره؟ ئایا که سیک که دزی ئه کات، ئه بی وه کوو ولاتی عه ره بستان سعودی، ده ستی ببردریت؟ یان وه کوو سیستمی متافیزیکی ئیرانی، ایعدام بکرێن؟ پیش ئه وه ی که ده ر که و تبی که بوچی دزی کردووه؟ ئایا اینسانه کان، هه ر له م که یسه دا، وه کوو «دز» به دونیا هاتوون؟ یان سه دان ده لیل، بوونه ته هوی ئه وه که شه خسیک، له رووی ناچاری دا، ده س بکات به دزی کردن. به لام له سه ره وه( حاکمه کان)دزی گه وره گه وره بکه ن! ئه وان ئازاد و ئابروومه ند_ دزانی چکوله، بی ئابروو و له خه ته ری بررینی ده ستیان وکوشتن وایعدام بن!
لام وایه که سیسته مه کان و ده ولله ته کانی ولاته کان، خویان یه که مین تاوان باری نا- ته ندروستی که سایه تی و کومه ڵگان.
به ڵام ئه بێت ئه وه ش دابین بکرێت که، سیسته مه کان، چون پێک دێن؟ خۆیان که له هه وره کانی ئاسمان، دا نه به زیون. ئا یا خودی اینسانه کان و به ته واووی، کومه لگا نیه که، ریگه و ڕای ئه دات به وان؟ ئایا خودی کومه ڵگا نیه که، په دیداریک به ناووی« ڕیبه ر» درووست ئه کات؟ڕیبه ریک که هه مووی زۆر و قودره تی، جه ماوه ر، له ناو خوی دا، کو ئه کاته وه-وهه ر به و قودره ته، درێژه به زڵم وزورو سیسته می خوی ئه دا؟
ره وڵی فه لسه فه، بۆ پێک هینانی کومه ڵگائیکی ته ندرووست، به خه به ر کردنی ئه و کومه ڵگایه س که وریا بیت.زانستی هه بیت وده ور وبه ری خۆێ باش بناسیت_ تاریفیکی ده قیق و درووستی له سه ر په دیداره کان و بوونه کان و هه سته نده کان بێت. ڕه وڵی فه لسه فه، به م خه به ر کردنه دا، کومه ڵگاکه ئه خاته، نیو فیکر و ته حلیل.ئه ی خاته ناو خه فه ت و تاریکی_ به ڵام هاو کات هێزیکی به ر فراوانیشی پی ئه دات، چونکوو کومه ڵگای بێدار و زانست مه دار، ڕێگه به ڕیبه ر و ئه سته م کار نا دات.
له وڵاتانێ که خه ڵکیان فێر کردووه، هه ر گیز بیر له ئاکام و وه زعیه تی ژیانی خویان نه که نه وه،
و هه مووجه ماوه ر ی ئه و کومه ڵگایه، عه ینی یه ک فیکر ئه که نه وه، نه ک هه ر ئازادی مردووه له وی، که
له واقیع دا، هیچ که سیک فیکری نه کردووته وه. له و جوره وڵاتانه دا، حه ره که ت، مانای نیه_ فه قری فیکری و فه رهه نگی، بی داد ئه کات وخۆیان به ده ستی خۆیان و به شانا زیه وه، خاوه ن فیکره کانی موسته قیل و روژنامه نووسه کان
و نووسه ره کان و هونه رمه نده کانی ڕاسته قینه ی خویان، ئه کوژن. ڕه وڵی فه لسه فه له شوێنیکی وه ها دا، ته نیا خه وه ر کردن و بانگه وازی زانست وئاگاداری و شناخت له هه مووی په دیداره کانه و هاو کات، فیلسووفی ئه و وڵاته، قه ناعه ت به نووسین وقسه کردن ناکات و له گه ڵ خه ڵکدا، شان به شان ئه روات و جه وهه ری فه لسه فی خۆی پیشان ئه دات. چونکوو ته نیا نووسین و قسه و باس و دیالوگ، چاره سه ری سه خلله تیه کان نیه_ به ڵکوو کار کردنی عه مه لی به و ماناوه که ئه نجامی کاره که، جووان دیار بیت؛ زور پیویسته.
ئاخرین نوکته ئێک که زۆر به زه رووری ده زانم ئه وه یه که، نوسخه هه ڵگرتن، له وڵاتانی پیشکه وتووی ئوروپایی وئامریکی، جا پیاده کردنیان له وڵاتی تر، به تایبه ت له کومه ڵگای کورده واری دا، کاریکی به ته واووی، نادرووسته. بو نموونه، ئه و به
شه ی له ئوپوزیسیونه کان له هه ر چووار پارچه ی کوردی دا، که ئه یانه ویت، سیسته می سوسیال دموکراسی، له کوردوستان، پیاده بکه ن، هێزی ڕاسته قینه ی خویان لاواز ئه که ن. به م ده لیله که، هه ر کومه ڵگائێک ئه بێت خۆی له بناخه کانی دا، له سه ر ئه و ڕێگاێه ی که ئه ڕوات، ئامانجه کان و هیواکانی خۆی بدوزیته وه و ته جروبه ی بکات. وڵااته کانی ئوروپی، لانی که م، و به
دووای زۆرتر له هه زار و سی سه د سال( 1300) له قه ررنه کانی وه ستا و ته جروبه ی ئه نگیزیسیون و تا یبه تی ته جروبه ی به قازانجی رونسانس، تاکوو به دونیا هاتنی رنه دکارتی فه رانسه ی، دیوه و ته جروبه ی کردووه. پێش له رونسانس، ده م وده زگای ئه نگیزیسیون، زۆر له رووناک بیره کانی کوشت و هه زاران جه نایه تی کرد_ کومه ڵگای کورده واری تازه خه ریکی له ده س دانی رووناک بیره کانیه تی. له کوردوستان، تازه خه ریکن دژی رووناک بیره کان و ڕوژنامه نووسه کان، پروپوگاندا ئه که ن و تیروریان ئه که ن.
چۆن ئه بێت که نوسخه ییکی، ته جروبه نه کراو_ فیکر نه کراوه له سه ری_ نا شاره زاو دوور له مانای قووڵی په دیداره کان و بۆچوونه کان، ڕێک و ده ق، وه کوو ته قلیدی ایسلامی له بواری شیعه دا، بیهێنی وله شوێنێک پیاده ی بکه ی؟!ئایا خود ئه مه پروپوگاندا و به شوینی هیزو قودره تی سیاسی و دوگماتیکی رویشتن، نیه؟
تازه له م باسه لا ئه ده ین که سیسته می سوسیال دموکراسی ئوروپی، خۆی به ته واووی و ئه مڕو دیاره که شکستی هێناوه و ته واووی وڵاته ئۆروپیه کان، خه ریکن ئه و امتیازانه ی که پێشتر به هۆی هه وڵدانی کریکارانی سوسیالیست، به ده س هاتبوو، ورده ورده له خه ڵکیان سه ندووته وه و ئه ێسێننه وه!ئایا به راستی ئه م ته قلیده ناشیانه ی به شی زۆربه ی ئوپوزیسیون، جیگای سه ره نج نیه؟
که گۆتمان جێگاێ سه رنجه، مه به ست تێ ڕوانینێکه زۆرڕیشه دار_ ده رکی ده قیق ودرووستی فنۆمنه کانه_ فه همی ڕاسته قینه ێ
په دیداره کانه. بێ ئه م ده رکه بنه ماییه ڕیشه داره، ناتووانیت به ڕاستی کارێکی ئه ۆتۆ بکه یت. واته تاکوو به شێوه ێکی شناخت شناسانه په دیداره کان نه ناسی، چۆن ئه تووانی عیلاجی زامه کان ئه که یت؟ پشت کردن له په دیداره کان، یانێ نه دیتنیان.
تۆ تاکوو به رانبه ر به ڕووداوه کان و په دیداره کان نه بييت ونه یانبینیت، ئٶسووله ن ناتووانی له چۆنیه تی ئه وان تی بگه یت. که تێ نه گه یشتی و شناختت له سه ریان نه بوو، به ئا ساییش، تووشی هه ڵه ئه بیت.
ئه وه یه که زه رووره تی شناخت له سه ر په دیداره کان، به جووانی ده ر ئه که وێت. کۆ مه ڵگه ئیکی ته ندرووست، له ته قلیدی
ناشیانه ی وڵاتانی تر، دووری ئه کات، به ڵام پشت له ته جرووبه ی ئه وانیش ناکات، به س ته قلیدی ئه وانیش ناکات و تێ ده کۆشێ تا کوو خۆێ به شناختێکی درووسته وه، ڕێگاێ تا یبه تی خۆی بپێوی. ئۆپۆزیسیۆنی وه ها وڵاتێک، هه رگیزاێ هه رگیز، مۆدیلی وڵاتێکی تر ناهێنێت بۆ وڵاته که ێ خۆێ، بێ ئه وه ی کاری شناخت شناسانه ی له سه ریانی کردبێ وڕاستیه کانی ئه و په دیداره ی به جووانی ده رک کردبێت وبه خه ڵکی ڕای بگه ئێنێت که بنه ماێ ڕاسته قینه ێ ئه و مۆدیله چیه و چۆنه! که ووا بوو، ڕۆشنبیره کانی ئه و وڵاته وئۆپۆزیسیۆنی، له ته قلیدی کۆیرانه ێ ته جرووبه کراووی وڵاتێکی تر، دووری ئه که ن، به ڵام وازله ته هقێق ولێکۆڵینه وه ناهێنن.
لام وایه که هێشتاپرسیاره که له سه ر چونیه تی ڕه وڵی فه لسه فه بۆ درووست کردنی کۆمه ڵگائێکی ته ندرووست، به قووه تی خۆی ماوه ته وه. چونکوو هێشتا، ماناێ کۆمه ڵگاێ ته ندرووست به ته واووی ده ر نه که وتووه.
ده ی باشه تا ریفی ئیمه له کومه لگای ته ندرووست چیه؟ کومه لگای ته ندرووست یانی چی؟ ئه گه ر باسه که توزیک وورد تر بکه ینه وه وله کومه لگای کورده واری قسه بکه ین، ئه بی بلین که کورد دارای کومه لگائیکی ته ندرووست نیه! به لام بوچی؟
چونکوو هیشتا، سی داره دان وایعدام له کوردوستان به شیوازی جوراوجور به ر ده وامه_ چونکوو خو سوزاندنی ژنان له و کومه لگایه به ئاماری زور زور، به ر ده وامه_چونکووروژنامه نووس ونووسه ره کان، هه موو کات گیانیان له خه ته ردایه_ چونکوو
بی کاری واعتیاد له کوردوستان، هاوار ئه کات_ کومه لگائیکی ته ندرووستمان نیه، چونکووسیستمه کان( جیاواز له کوردوستانی عیراق)نه یان هیشتووه وناهیلین کورد به زمانی دایکی خوی بخوینیت و بنووسی یان لیکولینه وه ی هه بی و به م جوره فه رهه
نگیکی تر، جیاواز له فه رهه نگی کوردی، له نیو خه ڵکدا، دا سه پاوه_چونکووته مه نی ایزدواج بو کچه کان هاتووته ژیری پازده
سال_ چونکووکورد له هه ر چووار پارچه که دا، تووشی شه رر بووه و ئه و شه رره سه دان ساڵه درێژه ی هه یه، بویه هونه ری کوردیش، ڕه نگدانه وه ی تیژو توندی وشه ررو شیوه نه. که شیوه ن و شه رر و ایعدام له وڵاتێکا، به رده وام بوو، ناساخی ده روونی وڕه نگ دانه وه ی تارمایی و سه خڵه تیه کان، قورس تر ئه بیت. به ڵام به ڕاستی بو چاره سه رکردنی ئه م هه موو نا- ته ندرووستیه له کومه ڵگادا، ئه بی چی بکرێت؟
وڵامی من به م پرسیاره به م شیوه یه. جیاواز له به ر چاو گرتنی هه مووی ئه و خاڵانه ی سه ره وه که ایشاره م پی کرد، ئه بی تی بکوشرێت تاکوو سیستمه کانێ که جه ماوه ر، کونترول ئه کات، بگوڕدریت. مه به ست له سیستم کوللیه تی ده وڵه ت وحکومه ته که تا ایستایش مه سئول وبه ر پرسی، ایعدام و اعتیاد وشه رر وکوشتن وهه زاران ناله باری میلله ته که س. هاوکات زور پروژه ی تر ئه بی بچیته پیشه وه وه کوو په ره دانی دیالوگی ساخ و سالم له نیوان روناک بیره کان وتایبه تی هه موو ئوپوزیسیونه کان له هه ر لائیکه وه. واته بی دیالوگ له نیوان په دیداره کاندا، کاریکی درووست بو کومه ڵگائیکی ته ندرووست، به دی ناکریت.
ئازادبوونی میدیاو روژنامه کان بو هه ر چه شنه اینتقادو ڕه خنه ئیک که له سه ر، هه ر په دیدارێک هه یان بێت وگوێ گرتن وبه ر چاو خستنی هه مووی ئه و ڕه خنانه له به ر چاو خه ڵک و جه ماوه ر_ به ر گرتن له درێژه ی کاری سیسته مه کانی حالی حازر له بواره کانی ایکونومی وقودره تی سیاسی، به شیوازیکی گونجاو وموتمه ئین له درووست بوونی حه ره که ته که_ تی کوشانیکی
قوول وقورس بو گوررانیکی ئه ساسی له ڕیشه کانی زانست و فێرگه( ئاموزش وپه روه رش) به گشتی_ نیشان دانیی هه رچه شنه حه ره که تیک، به هه ر ناوه ڕۆکیکه وه چ باش یان خراپ، به خه ڵک، له ڕێگای میدیا کان و ره سانه گشتیه کان وئاماده بوون بۆ گوڕان له لایه ن هه ر تاکه که سێکه وه که خۆی به دڵسوزی کومه ڵگا ئه زانی واته ئه بی خود تاکه که سیش، ده س بکات به
گوڕانی خۆی وڕه خنه گرتن له خۆی، بوپێک هێنانی ده روونیکی زوردار وسادیقانه ی فه ردی تایبه تی له عه رسه ومه یدانی«عه مل و راستی» له ته واووی بواره کاندا.
ڕه وڵی فه لسه فه، له هه موو ی ئه وانه ی که ئیشاره م پێ کردبه شێوازی تایبه تی خۆی دیاره و فه لسه فه یاری ده ری تاکه که س ، به گشتی کۆمه ڵگاس بۆ گه یشتن به هه مووی ئه و ئامانجانه س تاگه یشتن به کۆمه ڵگائێکی ته ندرووستی ڕاسته قینه. ئێسته یه ک پرسیار. جێگاێ حه قیقی و ڕاسته قینه ی کۆمه ڵگائێکی ته ندروست له کورده واریدا، کۆییه وچیه؟ وڵام به و پرسیاره، ئه رکی سه ر شانی ئێویه
********************************************************************
باری فه لسه فیه وه کە بۆ وتووێژێك لە تەلەفیزیۆن ئامادە کرا و بەڕیوە چوو. ئەم نووسراوە بۆ هه وه ڵ جار، به زمانی کوردی ئه ینووسم. نووسراوه که بۆ
چاپ و نه شر، له سایته کوردیه کان، ئاماده کراوه. ئاگاداری ئه ویش هه م که له بابه
تی تایپه وه و هه ر وه ها رێزمانی کوردیەوە، خاڵی له هه ڵه نیه. به ڵام هیوادارم له باز
کردنی بڕێک چەمکی فه لسه فی پیرۆزبووبێت._ ئه وه یش ئیزافه که م، ئه م باسه وەکو هەر کارێکی فەلسەفی ، ته
. کمیل و ته تواو نیە
نادرخلیلی.21/01/2013
فەلسەفە چیە و چە ڕەوڵێکی لە ژیانی مروڤدا هەیە؟
فیلو_سوفی بریتیه له دوو به ش، له زووا نی یونانی دا. فیلو یانی، خوشه ویست، ره فیق. له فه رهه نگی هه ژار ئه و ووشه یه
به« حه ز که ر» دابینراوه. وا دیاره که ئه و پیته نه ته نیا باش نیه، به لکوو ته واویش
نیه. به لام له شه رحی کوللیه تی فیلوسوفی یان فه لسه فه، ده ر ده که ویت که مانای
قوولی ئه و پیته چیه.به شی دووهه می ئه و ووشه یه یانی، دانش_ زانیاری یان زانست.
به که سیک که له گه ل دانش وزانیاری دا، تیکه لاوی
هه یه و خوشی ئه وی، ئه لین فیلسوف. ئه مه هه ل گه رانه وه ی ئه و وشه یه. به س ئه
وه ش بزانین که به داخه وه، له زووانی کوردی دا، کاری فه لسه فی، نه کراوه. بوچوونی
فه لسه فی له شیعر و ئه ده بی کوردی دا، زوره، به لام وه کوو کاری فه لسه فی، به
زووانی کوردی کاریک که ره نگ دانه وه وتام وتیژی فه لسه فی هه بی، ئه نجام نه
دراوه. ئاکامی ئه و شته بووته باعیسی ئه وه ی که زووانی کوردی له بوواری فه لسه فی
دا زور زور زه عیف ولاواز بیت. هه لبه ت ته نیا زووانی کوردی نیه، زور زووانی
زیندووی دونیا، هه ن که هیزی ئه وه یان نیه، زور له ووشه کان و پیته
کانی فه لسه فی، وه رگیرن بو لای خویان. ئه تووانم له م بابه ته وه ایشاره
بکه م به چه ن ووشه وه کوو میسال: دکونستراکشن_ لولوگوسانتریسم_ که ژاک دریدا، له
کتیبه کانی نووسیویه. ووشه ی دازاین، که مارتین هایدگر سه دان جار له کتیبی هه ستی
و زه مان دا، هیناویه تی. لوگوس( ووشه ی یونانی باستان)که هه وه ل جارهراکلیتوس
ایستفاده ی لی کرد.
فه لسه فه، تیکوشانیکه یان هه ول دانیکه، بوته عریفیکی درووست وعیلمی له
ته واووی هه ستی. ده رکی ده قیق تر له جیهانی اینسانی و ته بیعه ت، ته نیا به شیکی
بچووک له کاری فه لسه فیه. ئینجا رولی فه لسه فه له ژیانی اینسان، چیروکیکی زور
دریژه. به کورتی ئه تووانم بلیم،
فه لسه فه، به ته رحی پرسیار وتیزه جوراوجوره کانی خوی له لایه ن فیلسوفه کانه وه،
عیلم و زانست مه جبوور ئه کات، تاکووله ریگای خویه وه توند و تیژتر بروات. زۆر جار
فه لسفه بووته باعیسی ئه وه ی که عیلم به که شف و لیکوڵینه وه ی به ڵگه داری دیکه نزیک بێته وه یان خود، پێ بگات. پرسیاره فه لسه فیه کان، زور جدی وناوه رۆک دارن. فه لسه فه چۆن له گه ل عیلم و راستی دا، تیکه ڵاوی هه یه، هیچ ترسیکی له هیچ په دیده ییکی تر نیه. ته نانه ت دژی خۆی ئه وێستی ودیارده ی ئه وه یه، که هیچ فنومنیک له جیهانی هه ستی دا، موتلله ق
نه بووه و نیه. واته هه موو شتیک ها له حال گوڕان و ته غییردا. ئه وه یه که ئه مرو له فه لسه فه ی په سا مودرندا، ئه
لین: مووتلله ق گرایی له ته واووی بواره کانی خۆی یانی مووتلله ق گرایی له عه رسه ی قسه و باس_ لیکوڵینه وه_هونه ر به ته واووی شاخه کانیه وه_خودی فه لسه فه_تیکنولوژیک_که
یهان شناسی_ شناخت شناسی_ سیاسه ت_ هه ستی شناسی_ زمان شناسی_ ده روون ناسی_حه یوان
و گیا ناسی وکۆرت تر ته واووی هه ستی، درووست نیه.
هۆی ئه وه ش چیه؟ به درێژه ی مێژوودا، له هه ر بابه تێکه وه که ئه ڕوانین، روون و ئاشکرا ئه بینین که فنومنه کان( شته کان)به یه ک فورم و ساختار نه ماون. تازه فورمی به، که ماڵ گه یشتووی ئاخرینی ئه مڕوییش، خۆێ موتلله ق نیه، چونکوو ته جرووبه ی اینسان ڕۆیشتنی زه مان وتایبه تی عیلم و زانست، نیشان ئه دات که، ئه مانیش هان له حاڵی گوڕان و ته غییردا. له ڕاستی دا، ئه گه ر ئه م گوڕان و ئال و گوڕه ی، هه موو کاته ی هه سته نده کان، له ته واووی هه ستی دا نه بی، ئیترهه ستی(یونیورس)مانای ئه سیل و راسته قینه ی خۆێ له ده ست ئه دات.به و مانایه وه، چون اینسانیش یه کیک له هه سته نده کانی هه ستیه، ئه ویش
مانای خۆێ له ده ست ئه دات. له ئاکامدا ده بینین، ئاڵ و گوڕ ڕوو دان، له ته واووی هه سته نده کانی جیهانی هه ستی، یه
کێک له بناخه گشتیه کانی، چونیه تی ژیانی خودی هه ستی و هه مووی هه سته نده کانه.
له م نوقته داراشکاوانه ئه بی بلیم که، ده رکی فه لسه فی، خودی فه لسه فه وبوچوونی فه لسه فی، تی ده کوشی که ژیانیکی باشتر بو اینسان و حه یوان و هه موو گیان له به ره کان، دابین بکات. وه هاش دیاره که اینسان خوی به شیکی زور چکوله له ده ر یای پان و به رینی ته بیعه ته. نه ته بیعه ت له اینسان جیایه، نه ک اینسان له ته بیعه ت. ته بیعه ت له هه موو شوین و کایتک دا، یه کسان به
رانبه ر به هه سته نده کان، هه لسوو که وتی هه بووه و هه یه. ئه وه اینسانه که به پیشنیاری ئه ره ستوو، ته بیعه ت به ش به ش ئه کات. نیوی ئه وه ئه نی، سه گ. نیوی ئه وی تر ئه نی ئه سب...
وواته ته بیعه ت کاری ته بیعی خوی ئه کات و لوگوسی خاسی خویشی هه یه. ئه مه اینسانه که، تی ده کوشی ته بیعه ت به ش به ش بکات و تیکه تیکه ئه یبینی. ئه م بوچوونه خالی له ایشکال نیه هیچ، تازه زورله به ین به ره.
به ئه رکی فه لسه فه ئه زانم، ریشه ی موعزه له کان وخراپیه کان وکه چ رویشتنه کانی، هه ر هه سته نده ییک( بو میسال سیسته مه کان)به راستی و بی په رده، ده ر بخات. باسی چونیه تی ئیش وزام ومه شاکیلی اینسانی و کومه لگا بکات. چونیه تی هیدایه ت کردنی خه لک و جه ماوه ر، به ده ستی که سانیکی مه حدود و که م یان بیر وبو چوون یان سیستم بکات وهه مووی بواره کان و تاسیره کانی له سه ر اینسان وکومه لگای جیهانی، ورد بکاته وه. به شی کردنه وه و شناخت شناسی باشتر وعیلمی تر، له سه
ر ئه و په دیدارگه له، ئه تووانێ ئاگاهی وزانیاری خه ڵکی بباته سه ره وه، و له م ڕیگایه وه، چونیه تی هه لسوکه وتی اینسانی
ایندیویجوال( تاکه به شه ر)و بونیه ی داری کومه لگا بگوڕێ تا کوو به ژیانیکی باشتر وته بیعی تر، نزیک بیته وه.
ئه وه یه که تاسیری فه لسه فه، له سه ر اینسان و کومه ڵگا، ئه بی قوولتر له وه بێ که زۆر له خه ڵکان، بیر ده که نه وه. با فه لسه فه له یونانه وه ده ستی پێ کردبێ. کوردیش وه کوو میلله تیکی ده وڵه مه ند له زور بابه ته وه، ئه تووانی له هه مووی بواره کان وده رک و ده ریافته کانی فه لسه فی، که لک وه ر بگری. ئه م کاره هه ر سانیه دیرتر ده س پی بکات، هه ر ئه و سانیه به زه ره رو زیانی اینسان و کومه لگای کورده. لام وایه که هه ر کات به ری زیان بگری، له وه و به دوواوه، قازانجی تیدا ئه بینی. فه لسه فه له
لاییکی تره وه ئه تووانی ساختاره کان بگوری. ئه تووانی یاری ده ری زووان بیت. ئه تووانی باشترین بوچوونه کان بنیته ایختیاری دلسوزه کانی ولات. لام وایه، له کوردیدا، فه لسه فه کار نه کردن، تا کوو هه ر ئیستا، زور زور زیانی داوه له کومه لگای
کوردی جیهانی. ته نیا خویندنی ئاساری فه لسه فی له زمانه کانی تر، کافی نیه. ده رس وه ر گرتن له فه لسه فه ی اروپایی وبه گشتی غه رب، ته حقیق له بوواره کانی ئه وانوده رکی فه لسه فی جیهانی، ره نگه ئه وه ل هه نگاو بی بو، ده رکی فه لسه فه ی
کوردی له هه موو بواره کانی ئه و کومه لگایه دا. به لام له لاییکی تره وه ئه وه بلیم که هه ر چه ن زووانی کوردی، به هوی زه عیف بوونی بو کاری فه لسه فی، له هه نگاوی یه که م دا ره نگه نه تووانی ره نگ دانه وه ی ئه و توی هه بی، به لام له
دریژه ی زه ماندا، حه تمه ن ئه تووانی ده وله مه ند تر و زور دارتر بیت.
له بیرمان نه چی که رولی فه لسه فی، ئه بیته باعیسی ئه وه ی که له یه که م هه نگاودا، جوریک دیالوگ( لوگوس) له نیو خه لک دا پیک بیت که بی هیچ گومانیک، تاسیری باشی ئه بیت. چونکوو زووانی فه لسه فه، دوگماتیک و ووشک بوون وموتلله ق گرایی له ته واووی بوواره کاندا، ره د ئه کات. له ئاکامدا ئه بیت به باعیسی ئه وه ی، که نه ته نیا ده رکی درووست تر له وه زعیه تی اینسان و کومه لگاکه دا بدریت، که دژایه تیکی زور ناره وا، له ناو خه لکدا، لا ئه بات وفه رهه نگ و که لتوور، هان ئه دات به ره و پیشه وه چوون. که فه رهه نگ گه وره تر بوو، ژیانی مندال وکومه لگا و به ته واووی اینسان و چونیه تی هه لسو که وتی، مودرن و باشتر ئه بیت
پەیوەندی نێوان فەلسەفە و پەروەردەی منداڵ چیە؟
فه لسه فه به ته واووی له سه ر کومه لگادا، کار ده کات. پیش ئه وه ی که فه لسه فه یان بوچونیکی فه لسه فی، به ته واووی برواته سه ر مندالان، تی ده کوشی تا کوو له ریگه ی شیوه ی هه لسووکه وتی گه وره کان( باووک و دایک_ بنه ماله) ئینجا ته واووی کومه گا، بگوری. به لام ئه م کاره چون ئه باته پیشه وه؟ هه ر وا که دیاره فه لسه فه، تاسیری قوول و قورسی هه یه له سه ر ته واووی بنه ماکانی، عیلمی. یه کیک له وانه چونیه تی ده روون ناسیه( روان شناسی). کومه لگا ناسی_ اینسان شناسی_ دیرینه ناسی فه لسه فی( شیوه ی میشل فوکو)_ وه به تایبه ت« شناخت شناسی»، ته نیا به شیک له عه رسه ی کاری فه لسه فین.
فنومنه کان یان بلین په دیداره کان( په دیده کان_ بوونه کان)، به شیوه ی شناخت شناسی له هه رکامیان، به ته واووی ماناوه، چووارچیوه ی وجوودی هه ر کامیان، ده ر ئه خات. بی ئه وه ی که پیناسه ی ده قیق و درووستیک له فنومنه کان، نه بی، هه موو شتیک ئه که ویته ژیر، په لاماری گومان و تردید( شک). ایسته دیاره که به یه قین گه یشتن، باشتره له شک و گومان. به لام له لائیکی تره وه، یه قین ناتووانی موتله ق و هه میشه گی بیت. واته ته نانه ت یه قینه عیلمیه کانیش، هه مووکات هان له حالی گوران و ته غییر دا. واته: هیچ شتیک موتله ق وبه ر ده وام نه بووه و نابیتیش. به لام باشتره که اینسان وه کوو حاله تی
ایندیویدوال(فه ردی) وه هه ر وه ها، وه کوو کومه لگا، تا یبه تی له سه تحی جیهانی دا، ئه و شتانه ی که شکیانی لیه، به وه سیله ی ته حقیق و لیکولینه وه ی عیلمی، به ره و ده قیق بوون وراستی ببات. واته بو ئه نجامی هه ر کاریک به تایبه ت کاریکی حه ساس و گرینگ، له نیوان گومان و سوور بوون یان یه قین وراستی ودرووستی، حه تمه ن لای دووهه می بووچوونه که( به جوریک) درووست تره وهه ل ئه بژیردریت و به م جوره، له گومان دووری ئه کریت!هه لبه ت له بریک کار دا، وه له تایبه تمه ندیکی
خاس دا، شک هه ل ئه بژیرین وپشت له یه قین ئه که ین. به لام بوچی؟ چونکوو به خودی یه قینه کان، شک ئه که ین، تاکوو شتیکی باشتر به ده س بیرین. به تایبه ت له بوواری فیکر و ته فه کوردا.
ئه ره ستوو، هه ر له م بواره دا بوو که تووانی، تیزی موسولی ئه فلاتوون، ره د بکاته وه. چونکوو، نه زه ریه ی موسول ئه لیت: ته واووی فنومنه کانی عه قلی و فیکری وه کوو، شوجاعه ت_ جووانی_ عیداله ت_ دوسی یان خوشه ویستی، جیاواز له وجوودی خودی اینسان و جیگای ژیانی اینسان، وجوود گه لیکی موسته قیل و به رده وامن. به لام ئه ره ستوو ئه لیت: ره نگی سپی، بی ئه وه ی که
وابه سته به شتیکی تره وه بیت، ناتووانی به ته جروبه ده ر بیت. کاتیک ئه لین ئه و دیواره سپیه، سپی بوون هه ل ئه گه ریته وه بو دیواره که، وه به م جوره ته جروبه ئه کریت. کاتیک که موسولی ئه فلاتوونی، ناتووانی به جیاوازی ایستقلالی هه بیت، به
بروای ئه ره ستوو، ئیتر دوور له به حسی فه لسه فیه. واته؛ موسول هیچ مانائیکی نیه.
به لام ئه مرو له بواری فه لسه فه ی په سا مودرن، هه موو په دیداره کان(فنومنه کان) طبقی سیستمی فنومنولوژی ادموند هوسرل فیلسوفی ئالمانی، چ له باری مادی وچ له باری اینتزاعی وه کوو ریاضیات_ ایحساس و عاطفه_ ئه نواعی هونه ر وکاری هو نه ری_ شایی و خه م، به راستی وجوودیان هه یه.
بینه وه سه ر ئه وه ی که فه لسه فه تی ده کوشی تامانائیکی ده قیق و درووست، بو چونیه تی ژیان و ته واووی هه ستی، ایرائه بات. له و بواره دا، چونیه تی په روه رده ی منال، ته نیا یه کیک له باسه کانی عیلمی و فه لسه فیه. به لام فه لسه فه تی ده کوشی تا پیشتر، له سه ر بناخه ی مال و خیزان( خانه واده)و له ئاخره وه کوللیه تی نیزامی ایجتماعی، ته حلیلیکی درووست بدات وه له و
ریگاوه، اینسان و ایجتماع بگوریت. چونکوو اینسان و ایجتماع، ئه مرو، له مانا قووله انی خویان به ری و خالی بوونه ته وه. یانی ئه رزیشی اینسان و کومه لگا، به هوی سیسته م هایکی، مادی گرایانه تو بلی بورژوازی و سه رمایه داری، اینسان و ایجتماعی
له ئه رزشه کانیان، خالی کردووته وه. ئه وه یه که ئه بی دووباره، ئه و ئه رزش گه له، پیناسه بکرین ودووباره بیان ناسین و چونیه تی کارکه ردی حال و پیشوو وه داهاتوویان، به رره سی بکه ین.مندال هه ر چه ن له کاتی به دوونیا هاتنی دا،
دارای چه ن ریفلیکسه، به لام زوربه ی جه وهه ری خوی( شه خسیه ت_ پرینسیب_ کارکرد)له
خانواده ی چکوله، یانی خاوو خیزان ودوواتر له مه حه له و کولان وشار وشوینی خوینگه،
وه ر ئه گری. واته ئه و شتانه ی که له سه ر مندال تاسیری قوول ئه که ن، خودی
ایجتماعه. ده ی جا، ایجتماع خوی، فه رهه نگ و چونیه تی هه لسووکه وتی، له کویوه، وه
رئه گری؟ ئه مرو، سیسته مه کانن که چونیه تی ژیانی اینسان و کومه لگا، ته عیین ئه
که ن. به زووانیکی ساکار ئه بی بلین که ناچارین، سیسته می جیهانی بگورین. به لام
بوچی؟ چونکوو جووان دیاره که وه زعیه تی مناله کان له هه ر گوشه ی دونیادا، تایبه
تی له ئه فریقا وئاسیا دا، زور زور ناله باره. هه زاران دوکومنتار هه ن که وه زعیه
تی راسته قینه ی مناله کان له جیهان دا، ئاشکرا ئه که ن. جاری بو میسال ئه تووانم
بلیم که له زور ولاتی ئاسیایی وه کوو ئیران، ته مه نی ایزدواج بوکچه کان هاتووته
ژیر 15 سال_ له هه مان کاتدا ئه زانین که به پی ته حقیق ودوکومنت، وه به شیوه ی
اروپایی، ته مه نی ژیر 18سال، ایزنی زور شتی نیه. واته له ژیر 18 سال، ته وانایی
رووناک کردنی زور شت ئه که ویته راده ی شک و گومان و ئاکامی کاره کان باش نابن.
بویه له ولاتانی اروپایی ته مه نی ژیر 18 سال ایزنی کرینی الکوهول و جگه ره یان نیه
یان ناتووانن به للگه ی کرینی مال یان ماشینیک ایمزا بکه ن وله لای قازی دا، ئه م
جوره که یس گه له، ناته واو و ره ده.
پیشتر له سوقرات له یونان دا، فنومن هاییک وه کوو،
شوجاعه ت_ جووانی_ عیداله ت_ دوستی و... بوونیان بایه خ دار و ارزش دار بوو. به لام
سوقرات و شیوه ی سوقراتی وئه فلاتوونی، بوون به باعیسی ئه وه ی که، هه موو ئه و
شتانه، بینه کانالی عه قله وه. تو ئه بی له ریگای عه قله وه تاریفی شوجاعه ت یان
بلین جووانی یان دوستی بکه ی. ئه مه بوو به باعیسی ئه وه ی که هه مووی ئه و په
دیدارگه له و هه روه ها، ته واووی ئوستووره کان، ورده ورده، له گه وریی خویان، بکه
ونه خواره وه. تازه ئه مرو به هوی ته حلیلی زور زوری فه لسه فه ی په سا مودرن، «عه
قل» ورشنالیسم، به ته واووی وه کوو یه کیک له بنه ماکان و ریشه کانی، ایده آلیسیم،
ئه یان ناسین و هه ر روژیش ئه بینین که مه یدان وماوا بو ایده آلیسم، ته نگتر ئه
بیته وه. جاری هه ر به ته نیایی مه کته بی ایگزیستانسیالیسمی سارتری، اردووگای ایده
آلیسمی لاواز کردووه.
له ئاخره وه ئه بی بلیم، بی گورانی باوک و دایک
یانی به ته واووی ساختاری خانه واده و بی گورانی ایجتماعی اینسانی، مندال
ناگوردریت. تو هه ر چی له گورینی مندالدا تی بکوشی، ئه و هیزه ت نیه که بتووانی به
رانبه ر به ته واووی ایجتماع و سیسته مه که ی رابوه ستی که به ته واووی وجوودیه وه،
وه به ته واووی ئه و شتانه ی که له ایختیاری دایه( وه کوو تلویزیون_گواری
منالان_کامپیوتروهه زاران سایتی جوراو جورو فیلم وشوینی خوینگه وسیستم و چونیه تی
ته دریس وئاموژگاری ماموستایان) به مندال، داده هاییک ئه دات که خودی سیسته مه که
پیویستی پیه. بویه ایجتماعی اینسانی ئه مرو نماییکی وه کوو جووجه له خانه ی لی
هاتووه! تولید و بازتولیدی هه زاران شه ر و دژایه تی و نه خوشی و به د به ختی و نه
گبه تی، که ئبیته باعیسی له به ین چوونی مندال و خانواده و کومه لگا و له یه ک پیته دا اینسان.
ساده ترئه وه ی، که بی ته عریفی ده قیق و درووست
له «اینسان» وکومه لگا و سیسته می جیهانی، ته عریفی مندال ناقیس و ناته واو ئه
مینیت. کاتیک« اینسان» له هه موو بواره کانی فه همی فه لسه فیه وه، له مانای ئه
سیلی خوی خالی بووه ته وه، ناچاره ن، کومه لگای اینسانیش، له مانای ئه سیلی خالیه.
ئه لیم ئه سیل_ مه به ستم ئه وه یه که، اینسان پیشتر دارای مه فاهیم وئه رزش گه
لیکی خاس هه بووه_ ئه مرو، نه ته نیا له هه موو ی کومه لگاکاندا، سه ری اینسانه کان
به شیوازی جوراو جور، له سی داره ئه درین، شاهیدین که خودی شه ری نیو ده وله تی، له
نیوان ولاته کاندا، ئه بیته باعیسی کوشتنی زور که س. جیاواز له هه مووی ئه مانه
اینسان خوی مه سئولی درووست بوونی ئه نواعی نه خوشیه کانه_ ایدز ته نیا یه کیک له
نه خوشیه کانه که سالانه جه ماعه تیک ئه کوژی. ئه نواعی زوری سه ره تان، به هوی له
به ین چوونی ته بیعه ته که شوینی ژیانی اینسانه، اینسان هه ر روژ به ده ستی خوی، هه
م ته بیعه ت له به ین ئه بات، هه م خوی تووشی ده ردیسه ری ئه کات تا راده ئیک که
اینسان، به ره و مه رگی ئاخرین ئه روات.
فەلسەفەی ئێمە بۆ ژیان تا چە ڕادەیەک لە سەر باری دەروونی ئێمە ڕەنگدانەوەی هەیە؟
کارکردی فه لسه فه له بواری ده روونی ایسنان و کومه لگا، تا ئه و راده یه، که زور شت له ده وره ی موعاسیر دا گوراوه. پیشتر نه
خوشی دیپریشن( خه مووکی) وه کوو نه خوشیک ناووی لی نه ده بریا. ایستا ته واووی کومه لگای غه ربی به تایبه ت ارووپایی، ئه
زانن که ئه م نه خوشیه، زور به هیز وخه ترناکه.دووهه م ئه وه ی که فه لسه فه بووته باعیسی
رووناک بوونی زور مه سائلی بن ده ست( جانبی) که ئه و ده سته یه، نه ته نیا ئازادی
اینسان و کومه لگای، مه حدود کردبوو که له ئه ساس دا، حه قی تاکه
که سیک وه کوو اینسانی، خراب کردبوو_هه لبه ت ایسته ش هه ر ئه و شیوه یه، به
داخه وه به ر ده وامه. باسه که وورد تر ئه که مه وه. بو میسال نه قشی ده روون ناسه
کان یان پیزیشکه کان، و هاو کاری و تیکه ل بوونیان له گه ل سیسته مه کاندا، تایبه
تی سیسته می پولیسی و قه زایی، ره نگ دانه وه ی زور خراپی هه بووه. سه دان جار که
سیکیان له سه ر شتیکی ساکار یان ایشتباهیکی چکوله، له سه ر به د مه ستی یان تیک
چوونی کاتی( موه قه تی) میشک و فیکر بو داوه ری و قه زاوه ت، گرتووه. پولیس ئه و که
سه ی گرتووه، سیسته می قه زایی داویه تی به ده ستی پیزیشکی ده روون نناس، نووسراوه
وگوزاریشی ئه و پزیشکه ده روون ناسه، له ئاکامدا بووته باعیسی ته زریقی
ئامپوولهاییک که ئه و که سه ی له بوواری شیمیایی له ش و فیکر دا، فه له ج کردووه(
تو بلی ئارامی کردووه!!) به لام نوکته ئه وه یه که هیچ ایزنیکیان له و که سه نه گرتووه که ئه و ئامپووله ی لی بده ن.
زور جاریش، به هوی ته زریقی ئه و ئامپوولانه وه، که س به ته واووی وه کوو شیتیکی لی
هاتووه ودوواتر نه ی تووانیه وه، بگه ریته وه سه ر ژیانیکی نورمال له ناو کومه لگادا.
ئه م به ش له کارانه تایبه تی به ده س میشل فوکو ئه نجام دران وه بوون به باعیسی گورانیکی زه عیف له کومه لگای غه ربی دا. به
لام پیشتر یش ووتم که هیشتا هیشتایه، ئه و بوچوون و ره وشته له لایه ن سیسته مه
کانی اروپایی نه گوردراون. له کومه لگای شه رق دا، ئه م جوره ده رک و عه مه له،
هیشتا به ر ده وامه. له بیر نه که ین که پولیس و ده روون ناس وقازی یان سیسته می قه
زایی، تاکوو زیندان و مه سئوولینی زیندان، تاکوو ئه روات به ره و سه ره وه، یانی ده
و لله ت و حکوومه ت، تیکرا ده ستیان له ناو ده ستی یه ک دایه و به شیوه ی سیسته
میکی واحید، ئیش و کار ئه که ن. ئه و سیسته مه ش ئه بی بگوردریت و حه قی اینسانی
تاکه که س و به ته واووی کومه لگا، به شیوازیکی درووست، به جی بیت. ده ی شی کردنه
وه ی ئه م جوره مه فاهیم و بوو چوونانه، کاری فه لسه فیه. ایسته بی خوینه، ئه وه ی
که کومه لگاییک به ته واووی دوور له ده ریافت و ده رکی فه لسه فی بیت. ئینجا و ه زعیه تی
اینسان و کومه لگاکه، ته واشا بکه بزانه چی ئه بینی؟
ئه وه یه که فه لسه فه ره نگدانه وه ی زور قووللی هه یه، له چونیه تی
ژیانی اینسان دا. ایسته له م که یسه ی سه ره وه باسی زورتر ده روون ناسی و نه قشی
پیزیشکی ده روون ناس وقازی و پولیس_وه کوو سیسته میکی
یه ک ده ست کرا. له بیر نه که ین که فه لسه فه، تووانیویه تی، په رده له زور شت لابات که زوربه ی ئه و شتانه،
خود هان له به ر چاو دا به لام به داخه وه، به هوی نیو ده ستی بوونیان و به زاهیر
ساکار بوونیان له لای خه لکیه وه، نابیندرین! یان بلین له بیر
رویشتوون. ئه رکی فه لسه فه س که هه مووی ئه و شتانه باز هه م بخاته به ر
چاووی جه ماوه ر. ئه وه یه که ئه بینین، فه لسه فه و ده رکی فه لسه فی، به شیوزی جوراو
جور، له بوواری دروون ناسیشه وه، بو ژیانی اینسانی وکومه لگا، گرینگ وزه رووریه.
شێوەی هەڵسوکەوتی ئێمە چۆن لە باری فەلسەفییەوە پێناسە دەکرێت؟
شێوه ی هه ڵسوکه وتی ئێمه به ته واوی، هه ڵ ئه گه ریته سه ر شێوه و چۆنیه تی بیر کردنمان له هه موو بواره کانی ژیاندا. له و بابه ته وه که اندازه ی شناختی ێمه له هه موو په دیداره کانی ده وروبه ر ، تا چ راده ێی بیت؟
هه رچی شناختی ئیمه له هه مووی په دیداره کان زۆرتر بیت حه تمه ن، ده رکی ئیمه یش له سه ر خۆمان، به هیزتر، قووڵتر، ده قیق
تر و درووست تره.
خاس. بۆ شناختی باشتر له مه ووزووعه که، میساليک به ووته ی خۆاره وه:که لتوور و فه رهه نگی هه ر وڵاتیک به رووناکی دیارده ی چۆنیه تی هه ڵسوو که وتی فه لسه فی ئه و ولاته یه. هه ر ووا که جه ماوه ری چینی ، خاوه نی هه ڵسووکه وتی تایبه تی خۆیانن، ئه و میلله ته کانی تریش هه ر وا. زووانی چینی یان ژاپۆنی خۆی بۆ خۆی تایبه ت مه ندی خۆی هه یه. هه ڵسووکه وتی ێنسانیکی چینی ئه ساسه ن، له گه ڵ خه ڵکی تردا، جیاوازی تایبه تی خۆی هه یه. بڵین ێنسانی چینی کارکه ردی تایبه تی خۆی هه یه. به ڵام له بابه تی اگزیستانسیالی اینسانی قه تعه ن، هه ر یه کیکن. هه ر چه ن له بۆاری جه ۆ هه ره وه، فه رقیان هه بی.
شیوه ی هه لسوو که وتی اینسانه کان، به هوی ته واووی ئه و تایبه ت مه ندیانه ی کومه لگائیک که شه خسیکی خاس لیوه هاتووه، دیارده ی ته واووی ئه و کومه لگایه س.ئه وه ش دیاره که هه ر کومه لگائیک زووان و فه رهه نگ و ره سم و یاسای خوی
هه یه.کاتی که داده کانی کومه لگا به اینسانی ایندیویجوال، سه خت و سفت بوو، یان بلین شکلی گرت، شه خسیش وه کوو تاکه که س، نوینه ری ئه و کومه لگا سه. واته تایبه ت مه ندیه کانی ئه و کومه لگایه به ریوه ئه بات.
به لام که دینه سه ر خودی ایگو (من_ تاکه که س _ شه خس) بریک تایبه تمه ندی فه ردی و تاکه که سانه ش، خوی ئه نوینی. به شیکی گرینگی ئه م به شه، هه ل ئه گه ریته وه بو «ژن». له عیلمی ژنیتیک دا، ئه بینین فره ییک له
کارکه رده کان، یان جه و هه ری ایگویستی شه خسیک، له بنه مای چونیه تی، ژنه کانی ئه
و، ئاو ئه خواته وه. واته ژنه کانی نه سلیک و جه ماوه ریکی، یه ک ریشه، کومون و
ایشتراکی عه قلی و بو چوونی تایبه تی خوی هه یه و نیشانی ئه دات. ئه مرو، له بوواری
ده رکی دی- ان- آی، اینسانه کان، زور شت ده ر که وتووه که مایه ی سه رنجن.
به گشتی ئه بی بلین که ژنی تایبه تی که سیک به ایزافه ی داده کانی کومه لگا ی ئه و شه خسه، وتیکوشانی بیروفیکری اگویستی که سیک، دیارده ی چونیه تی فه لسفه ی ژیان وهه لسووکه وتی ئه وشه خسه یه. بو که سیک که له
کومه لگائیکی ایسلامی یان کریستیانی( مه سیحی) له هه ر کام له به شه کانی دا، به
دونیا هاتووه، زورعه جیب نیه که، فه رهه نگ و هه لسووکه وتی ئه وشه خسه، دیارده ی
ئه و کومه لگایه دا بی.به لام ئه یش بینین که، که سیک بو میسال، له کومه لگای
ایسلامی دا به دونیا هاتووه وهه مووی ئه و تایبه ت مه ندیانه ی ایسلامی وکه لتووری
جامیعه که ی، وه رگرتووه، به لام له دریژه ی ژیانی دا، وه ئاشنایی له گه ل فه رهه
نگیکی تردا، هه لسووکه وتی تاراده ئیکی به رز، تووشی گورران کاری بووه. ئه وه یه که
ئه بینین، هه مووی ئه م شتانه له نیواگزیستانسیالی شه خسیک، رووئه دات وهه مووی ئه
و رووداوانه، بریتین له چونیه تی، به رزونزمی ژیان وته رزی فیکری، ئه وشه خسه. به س
له بیرنه که ین که هیچ کام له م مه راحیلانه، یان ئال وگوررانه، له هیچ کاتیک دا،
سابت ونیشته جی ئه به دی نیه_ یانی موتلله ق نیه و نابیت. چونکوو هیشتا ایحتمالی
گوررانی تر، بو ئه و په دیداره، هه یه. له م نوقته دا، ئه بینین، ده زگای فیکری_ فه
لسه فی، ئه ره ستوویی ودیکارتی وه به ته واووی شیوه ی بیرکردنه وه ی ایده ئالیستی،
ده روخیت.
له ئاکامدا به کورتی ئه لیم که؛ دیتنی که سیک_ هه لسه نگاندنی شه خسیک، ئه گه ر به شیوازی فه لسه فی درووست، رویشتبیت، ده قیقا، ئه تووانیت په رده له چه ندین فیکر و به رداشت وریشه وعیلله ت یان هوه کانی، بناخه یی که سیک، لا بات. بویه ئه لین، فلانی خه لکی چینه_ ئه وی تر کورده....
ئیسته مه وزووعه که توزیک، قوول تر بووه. چوونکوو، ئه بینین که خومانیش به و قه ناعه ته گه یشتووین که نیوی که سیک ئه نین کورد یان چینی یان هه رمیلله تیکی تر_به لام تیکرا له بیرمان ئه چیت که پیش ئه وه ی که سیک، کورد وچینی و ژاپنی وغه یره بیت، ئه و که سه، پیشتر اینسانه. وئه م اینسانه له بابه تی، ااینسانیه ت وجه وهه ری اینسانی، له گه ل هیچ ناسیونیکی تردا، فه رقی نیه. به م جوره ئه گه یین به م قه ناعه ته که، کومه لگای اینسانی جیهانی، به ته واووی یه کیکه. ئه مه کاری سیسته مه کان وده ولله ته کانه، که اینسانه کان و کومه لگاکان، له یه ک جیا ئه کاته وه. ته نانه ت،سنووری خاکی و جوغرافیایی بویان دا بین ئه کات. به
س، ده ر که وتووه ئه وه ی که، هیچ سنوور و مه رزیک، نه یتووانیوه به ته واووی، له جیا کردنی اینسانی جیهانی، پیرووز بیت. شی کردنه وه ی ئه م به شه له باسه که، له ناو ئه م به حسه ی ایسته، جی گر نابیت. به لام به گشتی ئه تووانم ئه وه بلیم که، ته
بیعه ت له سه راسه ری ئه م جیهانه دا، یه کسان عه مه ل ئه کات_ ئه مه سیسته مه کانن که به هوی خه یری خویان، اینسانه کان لیک، جیا ئه که نه وه. هه ر چه ن تووانیویانه، میلله ته کان به گژی، یه ک دا به ن، به لام هیشتا نه یان تووانیوه، اینسانیه ت یان
جه و هه ری اینسانی اینسانه کان، بکوژن.ئه م باسه ی سه ره وه، له گه ل ئه وه ی که میشل فوکو، له ئاخرین کتیبی خوی به نیوی« پیته کان و شته کان» نووسیویه که اینسان دووچاری، مه رگیکی به زوویی ئه بیت_جیاوازه.
ڕەۆڵی فەلسەفە لە بنیادنانی کۆمەڵگەیەکی تەندروستدا چیە؟
له دریژه ی پرسیاره کان وباسه کانی پیشوودا، تا راده ئیک، ولامی ئه م پرسیاره ی ئاخرم داوه ته وه. ئیسته ایشاراتیکی تر ئه که م به وه ی که ره وللی فه لسه فه، له بنیاد نانی کومه لگه یه کی ته ندروست، ئه بی چون بیت؟
پیش له هه ر شتیک، ئه بی پیته ی« ته ندرووستی» له م پرسیاره دا، روون و ئاشکرا بیت. یان بلین ته عریف بکریت.
ئه گه ر بلین، درو کردن بو میسال، نا- ته ندروستیه؟ خوی ئه م پرسیاره دینیته پیشه وه که عیلله تی درو کردنی که سیک، چیه؟
کوشتن و بررین و خه یانه ت_ فه قری زانستی و فه رهه نگی_ فه قری مالی واکونومیکی_ لاوازی تیکنولوژیکی_ خو کوشتن، به تا یبه تی خو سووزاندنی ژنان، له کومه لگای کورده واری_ جیاوازی چینایه تی( ته به قاتی) چه ن لایه نه ی، فه قیره کان، سفره خالییه کان و چینی ده و لله مه ندو سه رمایه دار؛ ته نیا چه ن نوکته ی، ئه م خاله ن. له به ین چوونی ته بیعه ت، به ده ستی خودی جه ماوه ری اینسانی ته واووی جیهان، ره نگه گه وره ترین روداووی کاره سات ساز بیت که له گه ل خویا، خودی اینسانیش روو به نابوودی
و مه رگ ئه بات( بو نموونه گلوبالایزیشن- یان ئاو بوونی یه خه کانی قوتبی).
فه لسه فه، نه تووانیوویه تی له وانه ی سه ره وه دووری بکات، نه یش ئه تووانی له داهاتوودا، خوی بپاریزی. چونکوو فه لسه فه به ته واووی، له گه ل هه مووی ئه و کاره سات گه له، ده رگیره. پیشتریش گوتبووم که فه لسه فه، تیکوشانیکه ناویستاو، بو ده رکی درووستی هه ستی. ده ی جا، کام له وانه ی سه ره وه، وه کوو په دیدار، له هه ستی یان یونیورسال و جیهانی اینسانی، دوورن یان جیان؟
ته عریفی ئیمه له پیته ی ته ندروستی، ته بیعه تی راسته قینه و ئه سیلی اینسان وجیگای ژیانی اینسانه . ئه گه ر مه به ست له ته ندرووستی کومه لگا، دوور بوون له جه نایه ت و دزی و فه قری جوراو جور و ده یان سه خلله تی تر بیت. ئه بی ئیمه پرسیار بکه ین که مه سئوولیه تی ئه و رووداوانه، له سه ر شانی چ په دیداریکه؟
ئه گه ر دزی و اعتیاد و درو _ خه یانه ت وناساخی ده روونی_ پر بوونی زیندانه کان به هوی جوراو جور و منولوگ ودووری له دیالوگ_ شه رری میلله ته کان و بومباردمانی شاره کان وایعدامی ئازادی خوازه کان و سی داره دانی سه دان که س له شاره کانی ئیران و چین و چه ند ولاتی تر_ فه قری فه رهه نگی و زانستی و فه لسه فی؛ مه به ستی ناوه روکی پرسیاره که س، باز هه م ئیمه ئه پرسین که، چ په دیداریک یان سیستمیک، تاوان باره؟ ئایا که سیک که دزی ئه کات، ئه بی وه کوو ولاتی عه ره بستان سعودی، ده ستی ببردریت؟ یان وه کوو سیستمی متافیزیکی ئیرانی، ایعدام بکرێن؟ پیش ئه وه ی که ده ر که و تبی که بوچی دزی کردووه؟ ئایا اینسانه کان، هه ر له م که یسه دا، وه کوو «دز» به دونیا هاتوون؟ یان سه دان ده لیل، بوونه ته هوی ئه وه که شه خسیک، له رووی ناچاری دا، ده س بکات به دزی کردن. به لام له سه ره وه( حاکمه کان)دزی گه وره گه وره بکه ن! ئه وان ئازاد و ئابروومه ند_ دزانی چکوله، بی ئابروو و له خه ته ری بررینی ده ستیان وکوشتن وایعدام بن!
لام وایه که سیسته مه کان و ده ولله ته کانی ولاته کان، خویان یه که مین تاوان باری نا- ته ندروستی که سایه تی و کومه ڵگان.
به ڵام ئه بێت ئه وه ش دابین بکرێت که، سیسته مه کان، چون پێک دێن؟ خۆیان که له هه وره کانی ئاسمان، دا نه به زیون. ئا یا خودی اینسانه کان و به ته واووی، کومه لگا نیه که، ریگه و ڕای ئه دات به وان؟ ئایا خودی کومه ڵگا نیه که، په دیداریک به ناووی« ڕیبه ر» درووست ئه کات؟ڕیبه ریک که هه مووی زۆر و قودره تی، جه ماوه ر، له ناو خوی دا، کو ئه کاته وه-وهه ر به و قودره ته، درێژه به زڵم وزورو سیسته می خوی ئه دا؟
ره وڵی فه لسه فه، بۆ پێک هینانی کومه ڵگائیکی ته ندرووست، به خه به ر کردنی ئه و کومه ڵگایه س که وریا بیت.زانستی هه بیت وده ور وبه ری خۆێ باش بناسیت_ تاریفیکی ده قیق و درووستی له سه ر په دیداره کان و بوونه کان و هه سته نده کان بێت. ڕه وڵی فه لسه فه، به م خه به ر کردنه دا، کومه ڵگاکه ئه خاته، نیو فیکر و ته حلیل.ئه ی خاته ناو خه فه ت و تاریکی_ به ڵام هاو کات هێزیکی به ر فراوانیشی پی ئه دات، چونکوو کومه ڵگای بێدار و زانست مه دار، ڕێگه به ڕیبه ر و ئه سته م کار نا دات.
له وڵاتانێ که خه ڵکیان فێر کردووه، هه ر گیز بیر له ئاکام و وه زعیه تی ژیانی خویان نه که نه وه،
و هه مووجه ماوه ر ی ئه و کومه ڵگایه، عه ینی یه ک فیکر ئه که نه وه، نه ک هه ر ئازادی مردووه له وی، که
له واقیع دا، هیچ که سیک فیکری نه کردووته وه. له و جوره وڵاتانه دا، حه ره که ت، مانای نیه_ فه قری فیکری و فه رهه نگی، بی داد ئه کات وخۆیان به ده ستی خۆیان و به شانا زیه وه، خاوه ن فیکره کانی موسته قیل و روژنامه نووسه کان
و نووسه ره کان و هونه رمه نده کانی ڕاسته قینه ی خویان، ئه کوژن. ڕه وڵی فه لسه فه له شوێنیکی وه ها دا، ته نیا خه وه ر کردن و بانگه وازی زانست وئاگاداری و شناخت له هه مووی په دیداره کانه و هاو کات، فیلسووفی ئه و وڵاته، قه ناعه ت به نووسین وقسه کردن ناکات و له گه ڵ خه ڵکدا، شان به شان ئه روات و جه وهه ری فه لسه فی خۆی پیشان ئه دات. چونکوو ته نیا نووسین و قسه و باس و دیالوگ، چاره سه ری سه خلله تیه کان نیه_ به ڵکوو کار کردنی عه مه لی به و ماناوه که ئه نجامی کاره که، جووان دیار بیت؛ زور پیویسته.
ئاخرین نوکته ئێک که زۆر به زه رووری ده زانم ئه وه یه که، نوسخه هه ڵگرتن، له وڵاتانی پیشکه وتووی ئوروپایی وئامریکی، جا پیاده کردنیان له وڵاتی تر، به تایبه ت له کومه ڵگای کورده واری دا، کاریکی به ته واووی، نادرووسته. بو نموونه، ئه و به
شه ی له ئوپوزیسیونه کان له هه ر چووار پارچه ی کوردی دا، که ئه یانه ویت، سیسته می سوسیال دموکراسی، له کوردوستان، پیاده بکه ن، هێزی ڕاسته قینه ی خویان لاواز ئه که ن. به م ده لیله که، هه ر کومه ڵگائێک ئه بێت خۆی له بناخه کانی دا، له سه ر ئه و ڕێگاێه ی که ئه ڕوات، ئامانجه کان و هیواکانی خۆی بدوزیته وه و ته جروبه ی بکات. وڵااته کانی ئوروپی، لانی که م، و به
دووای زۆرتر له هه زار و سی سه د سال( 1300) له قه ررنه کانی وه ستا و ته جروبه ی ئه نگیزیسیون و تا یبه تی ته جروبه ی به قازانجی رونسانس، تاکوو به دونیا هاتنی رنه دکارتی فه رانسه ی، دیوه و ته جروبه ی کردووه. پێش له رونسانس، ده م وده زگای ئه نگیزیسیون، زۆر له رووناک بیره کانی کوشت و هه زاران جه نایه تی کرد_ کومه ڵگای کورده واری تازه خه ریکی له ده س دانی رووناک بیره کانیه تی. له کوردوستان، تازه خه ریکن دژی رووناک بیره کان و ڕوژنامه نووسه کان، پروپوگاندا ئه که ن و تیروریان ئه که ن.
چۆن ئه بێت که نوسخه ییکی، ته جروبه نه کراو_ فیکر نه کراوه له سه ری_ نا شاره زاو دوور له مانای قووڵی په دیداره کان و بۆچوونه کان، ڕێک و ده ق، وه کوو ته قلیدی ایسلامی له بواری شیعه دا، بیهێنی وله شوێنێک پیاده ی بکه ی؟!ئایا خود ئه مه پروپوگاندا و به شوینی هیزو قودره تی سیاسی و دوگماتیکی رویشتن، نیه؟
تازه له م باسه لا ئه ده ین که سیسته می سوسیال دموکراسی ئوروپی، خۆی به ته واووی و ئه مڕو دیاره که شکستی هێناوه و ته واووی وڵاته ئۆروپیه کان، خه ریکن ئه و امتیازانه ی که پێشتر به هۆی هه وڵدانی کریکارانی سوسیالیست، به ده س هاتبوو، ورده ورده له خه ڵکیان سه ندووته وه و ئه ێسێننه وه!ئایا به راستی ئه م ته قلیده ناشیانه ی به شی زۆربه ی ئوپوزیسیون، جیگای سه ره نج نیه؟
که گۆتمان جێگاێ سه رنجه، مه به ست تێ ڕوانینێکه زۆرڕیشه دار_ ده رکی ده قیق ودرووستی فنۆمنه کانه_ فه همی ڕاسته قینه ێ
په دیداره کانه. بێ ئه م ده رکه بنه ماییه ڕیشه داره، ناتووانیت به ڕاستی کارێکی ئه ۆتۆ بکه یت. واته تاکوو به شێوه ێکی شناخت شناسانه په دیداره کان نه ناسی، چۆن ئه تووانی عیلاجی زامه کان ئه که یت؟ پشت کردن له په دیداره کان، یانێ نه دیتنیان.
تۆ تاکوو به رانبه ر به ڕووداوه کان و په دیداره کان نه بييت ونه یانبینیت، ئٶسووله ن ناتووانی له چۆنیه تی ئه وان تی بگه یت. که تێ نه گه یشتی و شناختت له سه ریان نه بوو، به ئا ساییش، تووشی هه ڵه ئه بیت.
ئه وه یه که زه رووره تی شناخت له سه ر په دیداره کان، به جووانی ده ر ئه که وێت. کۆ مه ڵگه ئیکی ته ندرووست، له ته قلیدی
ناشیانه ی وڵاتانی تر، دووری ئه کات، به ڵام پشت له ته جرووبه ی ئه وانیش ناکات، به س ته قلیدی ئه وانیش ناکات و تێ ده کۆشێ تا کوو خۆێ به شناختێکی درووسته وه، ڕێگاێ تا یبه تی خۆی بپێوی. ئۆپۆزیسیۆنی وه ها وڵاتێک، هه رگیزاێ هه رگیز، مۆدیلی وڵاتێکی تر ناهێنێت بۆ وڵاته که ێ خۆێ، بێ ئه وه ی کاری شناخت شناسانه ی له سه ریانی کردبێ وڕاستیه کانی ئه و په دیداره ی به جووانی ده رک کردبێت وبه خه ڵکی ڕای بگه ئێنێت که بنه ماێ ڕاسته قینه ێ ئه و مۆدیله چیه و چۆنه! که ووا بوو، ڕۆشنبیره کانی ئه و وڵاته وئۆپۆزیسیۆنی، له ته قلیدی کۆیرانه ێ ته جرووبه کراووی وڵاتێکی تر، دووری ئه که ن، به ڵام وازله ته هقێق ولێکۆڵینه وه ناهێنن.
لام وایه که هێشتاپرسیاره که له سه ر چونیه تی ڕه وڵی فه لسه فه بۆ درووست کردنی کۆمه ڵگائێکی ته ندرووست، به قووه تی خۆی ماوه ته وه. چونکوو هێشتا، ماناێ کۆمه ڵگاێ ته ندرووست به ته واووی ده ر نه که وتووه.
ده ی باشه تا ریفی ئیمه له کومه لگای ته ندرووست چیه؟ کومه لگای ته ندرووست یانی چی؟ ئه گه ر باسه که توزیک وورد تر بکه ینه وه وله کومه لگای کورده واری قسه بکه ین، ئه بی بلین که کورد دارای کومه لگائیکی ته ندرووست نیه! به لام بوچی؟
چونکوو هیشتا، سی داره دان وایعدام له کوردوستان به شیوازی جوراوجور به ر ده وامه_ چونکوو خو سوزاندنی ژنان له و کومه لگایه به ئاماری زور زور، به ر ده وامه_چونکووروژنامه نووس ونووسه ره کان، هه موو کات گیانیان له خه ته ردایه_ چونکوو
بی کاری واعتیاد له کوردوستان، هاوار ئه کات_ کومه لگائیکی ته ندرووستمان نیه، چونکووسیستمه کان( جیاواز له کوردوستانی عیراق)نه یان هیشتووه وناهیلین کورد به زمانی دایکی خوی بخوینیت و بنووسی یان لیکولینه وه ی هه بی و به م جوره فه رهه
نگیکی تر، جیاواز له فه رهه نگی کوردی، له نیو خه ڵکدا، دا سه پاوه_چونکووته مه نی ایزدواج بو کچه کان هاتووته ژیری پازده
سال_ چونکووکورد له هه ر چووار پارچه که دا، تووشی شه رر بووه و ئه و شه رره سه دان ساڵه درێژه ی هه یه، بویه هونه ری کوردیش، ڕه نگدانه وه ی تیژو توندی وشه ررو شیوه نه. که شیوه ن و شه رر و ایعدام له وڵاتێکا، به رده وام بوو، ناساخی ده روونی وڕه نگ دانه وه ی تارمایی و سه خڵه تیه کان، قورس تر ئه بیت. به ڵام به ڕاستی بو چاره سه رکردنی ئه م هه موو نا- ته ندرووستیه له کومه ڵگادا، ئه بی چی بکرێت؟
وڵامی من به م پرسیاره به م شیوه یه. جیاواز له به ر چاو گرتنی هه مووی ئه و خاڵانه ی سه ره وه که ایشاره م پی کرد، ئه بی تی بکوشرێت تاکوو سیستمه کانێ که جه ماوه ر، کونترول ئه کات، بگوڕدریت. مه به ست له سیستم کوللیه تی ده وڵه ت وحکومه ته که تا ایستایش مه سئول وبه ر پرسی، ایعدام و اعتیاد وشه رر وکوشتن وهه زاران ناله باری میلله ته که س. هاوکات زور پروژه ی تر ئه بی بچیته پیشه وه وه کوو په ره دانی دیالوگی ساخ و سالم له نیوان روناک بیره کان وتایبه تی هه موو ئوپوزیسیونه کان له هه ر لائیکه وه. واته بی دیالوگ له نیوان په دیداره کاندا، کاریکی درووست بو کومه ڵگائیکی ته ندرووست، به دی ناکریت.
ئازادبوونی میدیاو روژنامه کان بو هه ر چه شنه اینتقادو ڕه خنه ئیک که له سه ر، هه ر په دیدارێک هه یان بێت وگوێ گرتن وبه ر چاو خستنی هه مووی ئه و ڕه خنانه له به ر چاو خه ڵک و جه ماوه ر_ به ر گرتن له درێژه ی کاری سیسته مه کانی حالی حازر له بواره کانی ایکونومی وقودره تی سیاسی، به شیوازیکی گونجاو وموتمه ئین له درووست بوونی حه ره که ته که_ تی کوشانیکی
قوول وقورس بو گوررانیکی ئه ساسی له ڕیشه کانی زانست و فێرگه( ئاموزش وپه روه رش) به گشتی_ نیشان دانیی هه رچه شنه حه ره که تیک، به هه ر ناوه ڕۆکیکه وه چ باش یان خراپ، به خه ڵک، له ڕێگای میدیا کان و ره سانه گشتیه کان وئاماده بوون بۆ گوڕان له لایه ن هه ر تاکه که سێکه وه که خۆی به دڵسوزی کومه ڵگا ئه زانی واته ئه بی خود تاکه که سیش، ده س بکات به
گوڕانی خۆی وڕه خنه گرتن له خۆی، بوپێک هێنانی ده روونیکی زوردار وسادیقانه ی فه ردی تایبه تی له عه رسه ومه یدانی«عه مل و راستی» له ته واووی بواره کاندا.
ڕه وڵی فه لسه فه، له هه موو ی ئه وانه ی که ئیشاره م پێ کردبه شێوازی تایبه تی خۆی دیاره و فه لسه فه یاری ده ری تاکه که س ، به گشتی کۆمه ڵگاس بۆ گه یشتن به هه مووی ئه و ئامانجانه س تاگه یشتن به کۆمه ڵگائێکی ته ندرووستی ڕاسته قینه. ئێسته یه ک پرسیار. جێگاێ حه قیقی و ڕاسته قینه ی کۆمه ڵگائێکی ته ندروست له کورده واریدا، کۆییه وچیه؟ وڵام به و پرسیاره، ئه رکی سه ر شانی ئێویه
********************************************************************
بەڵگە پێنج لایانیەکەی قەدیس تۆماس ئەکویناس
١_ بەڵگەی موحەرکی هەوەڵ.
ئەم بەڵگە لە تیزەکانی درووست کراوی ئەرەستووە. مەلا سەدرا و هادی سەبزەواریش کەڵکیان لێ وەرگرتووە. ئەم بەڵگە دەڵێت کە هەر حەرەکەتێک( جم و جووڵیەک) بە یەک موحەریک، پیویستی هەیە و چۆن درێژەی جم و جۆڵیە کان و مۆحەریکە کان، تاکوو هەتا هتایی مەحاڵە و ناکرێت، لە ئاخروە، ئەبی هەمووی حەرەکەتەکان و جم وجووڵیەکان، بە شتێکی وەستاو( بی حەرەکەت) بگەن، کە ئەووێستاوە یان مۆحەریکی هەوەڵجارە، ناوی خۆدایە.
غەڵەت بوونی ئەم بەڵگە، لە کاتی ئیسحاق نیوتون، سەلمێندراوە. حەرەکەت یان بڵین جووڵە، بە موحەریک پیویستی نیە بەڵکوو ئەوە گوڕین لە حەرەکەت دایە، کە بە موحەریک پیویستی ئەبیت. جووڵەی ماهوارەکان لە فەزای نیوان ئەستەیرەییدا، رەنگە باشترین نموونە بێت. چونکوو ئەم ماهوارەگەلە، بە درێژەیی و بێ موحەریک، هەروا هان لە حاڵی جووڵانەوەدا و ناوێستاون، مەگەر ئەوەی کە هێزیک ئەوانە لە ڕێگایی حەرەکەتیاندا بگۆڕیت یان بوەستینێت.
حاڵەتی نورماڵی بوونەوەرەکان( شتەکان_فنومنەکان) لە دووشێوە، جیا نیە. یان لە حاڵی حەرەکەتدان، یان لە حاڵەتی وێستاون. هیراکلیتوس زۆرتر لە سێ هەزار ساڵ پێشەوە، بەم گوڕان وحەرەکەتەدا، سەر قاڵ بوو و ئیسباتی کرد کە هێچ فنومنێک لە جیهاندا نیە کە وێستاو بێت. واتە جیهانی هەستی، فنومنێکی ناوێستاوە.
لەبیر نەکەین کە حەرەکەت یان جووڵە، یەکێک لە زاتە ئەسڵیەکانی مادەیە. هەر بەم بۆنەوە و بەرانبەر بە بەڵگەی هەوەڵی داڕێژراوەی ئاکۆیناس، ئەبێ بڵین: بە فەرزی درووست بوونی ئەم دەلێل و بەڵگە، موحەڕکی وێستاوە، یان ئەو موحەڕکی هەوەڵە، ئەشی مادی بێت، چونکوو حەرەکەت و جووڵە، یەکێک لە کاراکتروئەساسەکانی مادەکانن.
٢_ بەڵگەێ عیللەتی ئەوەڵ( علییەت).
بوونی هەر شتێک لە جیهاندا، بە شتهائێکی ترەوە، بەستراون وئەم بوونە، بە دەستی ئەوان، بەیان دەکرێن. وەکوو میسال، لەووتن وشەرحی بەرد، ئەڵین: بەرد، بەردە چونکووناتوانێت ئاو بێت. بەڵام ئەگەر ئەم درێژەی نێواو نێوی بوونەوەرەکان و پێکەوە بوونیان، هەروەها تاکوو دووایی بڕوات( یان بی ئاخر بێت)، ئەم بەیانە هەر وەها ئەکەوێتە دوواوە و لە ئاکامدا، ناتوانرێت هیچ شتێک بەیان بکرێت. لەم ڕووەوە، کاتێک جیهان فەهم دەکرێت کە بە ئاخری خۆی لە بوونێک، گەیشتبێت، و ئەو بوونە( وجوودە)بە هیچ شتێکی تر، مەربووت نەبێت. ئەم ئاخرین بوونەی، کە بە هێچ شتێک وەسڵ نیە( واتە موستەقیلە و تەواوە یان ڕەهاس)، ناوی خودایە.
لە بەڵگەی عللیەت یان عیللەتی ئەوەڵ، ئەساس لە وە دایە کە تەواوی جیهانی هەستی لە یەک سەرچاوە، دەس پێ ئەکات و لە ڕەوتی تەواو کردنی خۆیدا، بە هەبوونی رابیتەکانیشدا، هەر بەرەو ئەو جێگایە ئەوەڵەدا، هەڵ ئەگەڕێتەوە.
مەکتەبی ئایدیالیستی بووداییسم و هەر وەها مەکتەبێکی تر بە ناوی کارینەیشن، هەر بە هەمان بەڵگە پەیوەستیان هەیە، چونکووئەوان باوەڕیان وایە کە ڕۆح لە فنومینەکاندا و دووا بە دووای مەرگدا، ئەڕواتە نێو فنومنیکی تر، یان بوونەوەرێکی تردا. ئەم ڕەوت و حەرەکەتە، هەموو کات درێژە ی هەیە. بۆیە بوودا ئەتووانێت لە نێوهەر گیان لە بەرێکی تردا هەبێت. هەر بەم بۆنەوە، بووداییەکان گۆشت ناخۆن و جگە لە کاڵ خۆری، سفرەکانیان بریتیە لە جۆراوجۆری گیاکان و سەوزەکان. بڕوایان وایە کە بە گۆشت خواردن، ئەوئیحتماڵە هەیە کە، بە گیانی بوودا، ئازار بگەیندرێت. برتراندراسڵ، لە ڕەت کردنی ئەم بەڵگەی علییەتەدا دەڵیت: ئەگەر هەر شتێک ئەبی عیللەتێکی هەبێت، ناچارەن بوونی خوایش ئەبی عیللەتیکی هەبێت و ئەگەرشتێک بتوانێت بێ دەلیل و عیللەت، بوون پەیدا بکات، باس لە مەڕ خوا، بێ کەڵک ئەبێت چوونکە سرووشت، بی عیللەت، بوونی هەیە.
پرسیاری ئێمە ئەوەیە کە، بوچی ئەبێ درێژەی عیللەتەکان و مەعلوولەکان، لە خودا بوەستێت؟
٣_ بەڵگەی ئیمکان و وجووب.
فنومنەکانی هەبوون لە دەوروبەر، لە بابەتی زەروورەتەوە، ئیمکانی هەس کە بوونیان هەبێت یان بوونیان نەبێت. بەم ماناوە کە ئەتووانن بوونیان هەبێت، بەڵام بە دووای ماوەئێکدا، ئەتووانن بوونیان نەبێت یان لە بەێن بچن. ئەگەر هەمووی بوونەکان( فنومنەکان) بەم جورە بن، هیچ شتێک ناتووانێت لە ئەوەڵەوە بوونی هەبووبێت و بەم جورەو لە حالێ حازردا و ئیستەش، هیچ فنومنێک یان بوونێک، نەدەبوو. بەم بۆنەوە ئەبێ پەدیدارێک، یان بوونیک هەبێت کە بوونی ئەو، زەرووری و واجب بێ، تاکوو بە هۆی ئەو بوونەوەرە ئەوەڵەدا، هەمووی بوونەوەرەکانی دیکە، بتوانن بوونیان هەبێت.
وجوودی مۆمکن نە بەرەو بوون ئەڕوات نەک بەرەو نەبوون! بۆیە ئەگەربوونی هەبێت، ئەبێ شتێک لە دەرەوە، لە بوونی ئەو فنومنە، تەسیری هەبووبێت و بووبێتە باعیسی پەیدا بوونی. ئەگەرتەواوی شتەکان وفنومنەکان، مۆمکن بن، بوونیان ئەبێتە باعیسی زەنجیرەئێک لە تیکرار و درێژە، کە قەبووڵ ناکرێت. بۆیە ئەبی بوونێک هەبێت کە بوونی(وجوودی) زەرووری بێت. بە ئەم بوونە( واجب الوجوود) یان خودا، یاد ئەکەن.
رەت کردنی ئەو بەڵگەێە.
فنومنەکان لە بابەتی وەزعیەتی زاهیر- قورسی - بۆن- ڕەنگ و لە نێو فەزادا جێگەئێکیان بۆ خۆیان تەرخان کردووە، بوونیان هەیە. ئەم فنومنانە، هەموو کات هان لە ژێر ڕەکیفی گۆڕین وشوڕشدا. دیالکتیکی هراکلیتوس و زۆربەێ فەیلەسوفەکان وڕەوتی عیلم و زانست، ئەم بەیانە ئەسەلمێنن. لەم ڕووەوە، گوڕان و شۆڕشی فنومنەکان، بەڵگەی لە بەین چوونیان نیە. بەم بۆنەوە بوونەکان یان فنومنەکان، حاڵەتی بوونیان هەمووکاتیە و ئیگزیستانسیالی ئەوان ئەبەدیە. بەڵام ئەو ئیگزیستانسیال گەلە، بە شیوازی جۆراوجۆر، پێک هاتوون و بە هۆی گٶڕان، کە شتێکی سەرەکیە، بە شیوازی جۆراوجۆری دیکەوە، ئەگۆڕدرێن و بەرچاو ئەکەون. بۆ میسال، اتۆمەکانی ئاو(هچ_٢_ ئۆ). باران_هەور_بۆخاری ئاوی داخ_ سەهۆڵ_ جۆرەکانی هەر ئەو فرمووڵەن کە لە شیوازی جۆراوجۆردا، خۆیان ئەنوینن. یانی گۆڕان لە فنۆمنەکاندا، ڕوو ئەدات و ڕوواڵەتیان فەرقی ئەبێت، بەڵام لە بەین ناچن. هەر بەم بۆنەوە، مادییەکان ئەڵێن: جیهانی هەستی هەرلە کۆنەوە و لە ئەزەڵەوە، بوونی هەبووە و هەر وەها درێژەی ئەبێت. بەم بۆنەوە، واجب الوجود وعیللەتی ئەوەڵ، غەڵەت و نادرووستە.
٤_ بەڵگەی ڕادەکانی کەماڵ لە شتەکاندا.
لەم بەڵگەیەدا، ئەوترێت کە هەرکات دوو فنومن یان دووشت ببن کە یەکێکیان کامڵ وتاواو بێت وئەویتریان تەواوتروکامڵتربێت، ئەشێ شتێک یان فنومنێکی ڕەها بە ناوی خودا، هەبێت تاکوو بتووانین فنومنەکانی تر، لە گەڵ ئەودا بخەینە نێوهەڵسەنگاندنەوە.
ڕەرت کردنی ئەو بەڵگەیە.
هەرواکە لە ناوی بەڵگەی چووارمدا ئاشکرایە، کەماڵ یان " تەواو" بانترین ڕۆڵی هەیە. پێشترلە سەر ئەم باسە دوواوین. لیرەدا تەنیا میسالێک دەسنیشان ئەکەم. ئەم بەڵگەیە شتێک غەیری سەفسەتە نیە، چونکوو بونموونەوهەربەواتای خۆدی ئەم بەڵگەیە ئەتووانین بڵێن کە: لە نێوان قاتڵەکانی دۆنیا دا، جیاوازی لە هەموو بوارێکدا ئاشکرایە، چونیەتی کۆشتنی خەڵک بە دەس ئەوان، جۆراوجۆرە. بوفام کردنی باشتری ئەوان و قەتڵی تەواووکامڵ ودەرکی دەقێق ودرووستی خۆدی قەتڵ، ئەشی قاتڵترینێک هەبێت، تاکوو بتووانین قاتڵەکانی تربەوەوە، هەڵسەنگێنین. ئەگەر وابێت، قاتڵترینی فنۆمنەکان، خۆدایە! بە جێگیرکردنی وشەکانی" قەتڵ وقاتڵ"،(کامڵ و کامڵتر) بە هەر شتێکی ترەوە، هەر بەم ئاکامە ئەحمەقانە ئەگەین.
٥_ بەڵگەی نەزم.
پێنجەمین بەڵگەی تۆماس ئاکۆیناس" بەڵگەی نەزم"ی ناوە. ئیمانوئیل کانت پشتی بەستووە بەم بەڵگەوەو نێوی ناوە" ئیلاهیاتی سروشتی". بەڵگەی نەزم ئەڵێت: ئەگەرلە دەورووبەری خۆ، بڕوانین، ناچارەن وا فام ئەکەین کە هەر شتێک، بە هۆێ کردەوەئێک کە هەیەتی، خۆی رەخساندووە و جۆر بووە. هەر شتێک شەهادەت ئەدات کە لە رووی فیکرێک، درووست بووە. بەم بۆنەوە، بوونی خوا ئەسەلمێندرێت.
پێشینەی ئەم بەڵگەیە یان ئەم ووتارە، بە " تیمائوس" ئەفلاتوونەوە هەڵئەگەڕێتەوە. لەم بەڵگەیەدا، " نەزم" جێگائێکی تایبەتی هەیە و هەروا کە دیارە، نەزم لە بەرانبەری" تێکەڵ بوون" یان بڵین بێ نەزمی، بە کار دێت. جیهان مۆنەزەمە ولە جیهاندا، فنۆمنە مۆنەزەمەکان، بوونیان هەیە. هەر نەزمێک، لە نازمێکی زانا و تێگەیشتوو، درووست ئەبێت و لە ئاکامدا جیهان بە هۆی نازمێکی خاوەنی فیکرو بۆچوون وبەرنامەی تایبەتی ئەو، پێک هاتووە و درووست بووە. نێوی ئەو نازمە، خۆدایە.
پێش لە هەر چەشنە باسێک، هیچ شتێکی ئەم جیهانە، خاوەنی نەزم نیە و ئەوە ئیدەعائێکی ناڕاست و دوور لە زانستە. چونکوو بێ نەزمی و سەرلێ شێواوی(فنومنەکان_ هەستەندەکان)لە بواری ناوەڕۆک و هەر وەها دەرەوەیان، ئەمڕۆ بە تەواوی دیارە. ڕەنگە بتووانین بڵین کە ئاکامی هەمووی ئەم بێ نەزمی و سەرلێ شێواویانەس کە، ڕووئێکی مۆنەزەمی بە جیهان داوە. بۆنموونە، هەرگیز ناتووانین بڵین کە تیشکی خۆرەتاو، هەر ڕۆژ و سەعات، بە شێوازێکی مۆنەزەم، ئەگات بە زەوی. چونکوو، بێ ووتن دیارە کە، ئەم تیشکە، لە بابەتی ناوڕۆک و ژمارەدا،هەموو کات ها لە حاڵی گٶڕان و شۆڕشدا ولە ئاکامدا ڕٶژێک، ئەو تیشک بەردانەی خۆرەتاو، بە ئاخر ئەگات. ڕەشائیەکانی شەو، هەرگیزای هەرگیز لە گەڵ شەوانی ترو لە شوینەکانی جۆراوجۆری جیهاندا، وەکوو یەک، مۆنەزەم و بە یەک حاڵەت وکەیفیەت نیە. لە ڕاستیدا، جۆرێک ئانارشی ونامۆنەزمی ڕاستەقینە، لەجیهانی ناوەڕۆکی بوونەکان( فنومنەکان)دەسەڵاتدارە. ڕووی شتەکان، جۆرێک نەزمە، کە بۆ چاوە ساکار وڕوو بینەکان، وەها دەر ئەکەون. ئەمە ڕێک لەحاڵیکدایە کە بێ نەزمی و ئانارشی نهێنی لە ناو شتەکاندا، هەموو کاتە لە حاڵی ڕووداون و درێژەیان هەیە. کارەکانی پیکاسۆ و هەر نەقاشێکی تر، جیاواز لە چەندین خەتی تێکەڵ وپێکەڵ، شتێکی تر نین. ئەمە بۆچوون و لێک دانەوەی، وانکبێژەکانە کە لەو کارانە( نەقاشیەکان_ ڕەسمەکان)نەزمێک لە هۆنەردا، بە دەست ئەهێنێن. بێ نەزمی و سەرلێ شێواوی وردە بوونەکانی جیهانی سرووشت وگیان لە بەرەکان و دەرچوونی ئەوان لە حاڵەتی نەزم، ئەبێتە باعیسی، پێکهاتەی زۆر فنۆمنی تر. تێکۆشان بۆ نەزم لە لایەن ئینسان ولە سیستەمە پیکهاتەکەی دەستی خۆی، هەمووکاتیە، بەڵام ئەمە بێ نەزمیە کە قسەی ئاخر ئەکات.
نەزمێک کە لە جیهانی سەرمایەداری، داسەپاوە، لە ئاکامی بێ نەزمی کرێکار و تێکچوونی فیکری بۆرژوازیە، لەم بابەتەوە کە ئەوپەڕی تێکۆشانی خۆی ئەکات، تاکوو بتووانێت لە بۆار و شیوەی کۆنترۆڵی سەنعەت و تیکنۆلۆژیاوە، کرێکار بخاتە ژێر ڕەکیفی نەزم و خۆیەوە. لە پادگانە نیزامیەکاندا، ئەوپەڕی تێکۆشانی سیستەمی نیزامی، لەوە دایە کە" نەزم"، لە هەموو شۆنێکدا و لە نێو سەربازەکاندا( لە هەمووی ڕادەکانی جۆراوجۆردا) داسەپێنرێت. لە واقیعدا، بە نەزم دەر هێنانی، بێ نەزمیەکانە کە ڕوومەت و ڕوواڵەتی نەزم، نیشان ئەدات. بەڵام هەروا کە پێشتر گٶتمان، بێ نەزمی لە جیهانی هەستیدا، درێژەی هەیە و هەرگیز ناتووانرێت لە قووڵاییدا، بە سەر ئەم بێ نەزمیە، سەر کەوتووی بە دەس بێت.
لە مووسیقادا، نۆتەکان کە لەسەر ڕێنووس نووسراون، لە ڕوواڵەتدا، مۆنەزەم ویەک ئەندازەن! تەنانەت لە کاتی لێدانی هەر ئەو موسیقایە و هەر ئەو نۆتانە، بە ڕوواڵەت، هەموو ئەوانەێ کە ئەیبیسین، یەکسان و بەرانبەر ومۆنەزەمن یان نەزمیان هەیە. وورد بوونەوە لە قووڵایی نۆتەکان لە هەر بابەتێکەوە، بگرە خۆدی نۆتەکان لە سەر ڕینووس یان بیستنیان بە گۆێ. هەرگیزای هەرگیزبەرانبەر و مۆنەزەم نین. تەنانەت کۆک کردنی ئەوئامێرە کە سازەکەێ لێ دەدرێ، هەرگیزناتووانێت، ڕێک ۆ مۆنەزەم و دەقێق، وەها بێت کە بە زانستی مووسیقایی، جۆر و باوە. هەمووی ئەوانە کە لە قووڵایی نۆتەکان و خۆدی مووسیقا، کاری بناخەییان کردووە، بەم خاڵە ئاشنان کە نۆتەکان بە ڕواڵەت و زاهیر، هەر ئەوانەن کە لە سەرڕینووس نووسراون، بەڵام هەرگیزولە واقیعدا، ئەو نۆتانە، مۆنەزەم و بەرانبەر نین، بەڵکووبێ نەزمن و تایبەتمەندی خۆیان هەیە. جا ئەوەیش بڵین کە ئەگەر ئەو بێ نەزمیە نەبێت و هەر دەنگێک یان هەرنۆتێک و ئاهەنگێک، ڕیک و مۆنەزەم، دەقاودەق لە هەموو شوێنێکدا لێ بدرێت ویەک جۆر بێت، ئیترئەو جوانی و ناوەڕۆک و تەسیرەی لە بیسەر نامێنێت. جۆراوجۆری نۆتەکان وبێ نەزمی ئەوانە کە خۆڵقێنەری خۆدی جووانیە. ئەگەینا تیکراری نۆتی سۆل، بە تەنیایی ، خۆی بۆ خۆی موسیقائێکە. بەڵام دانیشتنی ئەو نۆتە لە گەل نۆتیکی تر کە جیاوازی هەیە، مەسەلەن نۆتی "ڕێ" شتێک پێک دینی بە ناوی "فا-ڕێ". وبەم جۆرە بی نەزمیە، جۆرێک نەزم پێک دێت کە بە گۆی بیسەر جۆروخۆشە. هەر لەم میسالەدا کە باسی نۆتەکانن، بە ڕواڵەتی زاهیرە کە مەسەلەن نۆتی" فا" لە هەمووی موسیقاکە، بەرانبەرن. ڕەنگە بەچاو نەبینرێن بەڵام ئەگەر بە شیوازی زانستی ودەم و دەزگائێکی دەقیق و زانستیانەی لیکدانەوە، لێک بدرێنەوە، باش بۆمان دەر ئەکەوێت کە ئەندازەی نۆتەکان، یانی هەر ئەو نۆتی "فا" هەرگیزای هەرگیز، وەکوو یەک نیە و نەزمیشی نیە. ئەمە لە بابەتی ڕیازیات و ژماردنی ئەتۆمەکانی ئەو نۆتە، بە جووانی دەر ئەکەوێت. ووتم هەم لە بابەتی نووسینەوەی نۆتەکان و هەم لە بابەتی بیستنیان. بە واتەئێکی تر، ئەگەر لە یەک گۆرانیدا یان لە نۆ میزاندا، پێنج جار نۆتی" فا" نووسراوە یان بە ئامێر و ساز، لێ دراوە، هەرگیز ئەو نۆتانە بەرانبەر و مۆنەزەم نین. وواتە بێ نەزمی لە هەموو شوینێکدا خۆێ ئەنوێنێت، بە تایبەت لە سرووشتدا. بەڵام ئینسانەکان تێدەکۆشن کە ڕوواڵەتێکی مۆنەزەم( نەزم) بدەن بە ئەو بێ نەزمیانە. ئەوەیە کە بەڵگەێ ئاخریش، یانێ بەڵگەی پێنجەمی تۆماس ئاکۆیناس، هیچ لە گەڵ زانست و فەلسەفەدا، نائیتەوە.
ریچارد داوکینز لە ڕەت کردنی ئەم بەڵگەدا( نەزم) ئەڵێت: ئەم بەڵگەیە وا ئەگەێنێت کە هەرچی نەزمی، کۆمەڵێک زۆرتر بێت، وەها فام ئەکەین کە نازمی(داهێنەری) ئەو کۆمەڵە، تێکەڵاوتر و زاناتر بووە. کەسێ کە تووانیبێت، تەواوی جیهان نەزم بدات، لانی کەم خۆیشی ئەبێت بە هەمان ڕادە، تێکەڵاوتر_زاناترو پێکهێنەربێت. مادام وابێت، بازدووبارە پێویست بە نازمێکی تێکەڵاوترو زاناتر لە خۆی ئەبێت. بەڵام ئەم بەڵگەیە نازمی ئیلاهی لە ڕی و ڕەسمی ئەم بەڵگەیە، بە دەگمەن و تایبەتەوە، فەرزئەکات!
ئەم تایبەتمەندیە و فەرزە( کە لێرەدا بۆ بوونی خوا زەرووریە) بە کۆیەوە بەستراوە؟ تۆماس ئاکۆیناس لەم بەڵگەیەدا و لە ناو کلاسی دەرسی مناڵەکاندا، بە دەگمەن و تایبەتمەندی و ئیستسنا، خوای قەبووڵ کردووە
١_ بەڵگەی موحەرکی هەوەڵ.
ئەم بەڵگە لە تیزەکانی درووست کراوی ئەرەستووە. مەلا سەدرا و هادی سەبزەواریش کەڵکیان لێ وەرگرتووە. ئەم بەڵگە دەڵێت کە هەر حەرەکەتێک( جم و جووڵیەک) بە یەک موحەریک، پیویستی هەیە و چۆن درێژەی جم و جۆڵیە کان و مۆحەریکە کان، تاکوو هەتا هتایی مەحاڵە و ناکرێت، لە ئاخروە، ئەبی هەمووی حەرەکەتەکان و جم وجووڵیەکان، بە شتێکی وەستاو( بی حەرەکەت) بگەن، کە ئەووێستاوە یان مۆحەریکی هەوەڵجارە، ناوی خۆدایە.
غەڵەت بوونی ئەم بەڵگە، لە کاتی ئیسحاق نیوتون، سەلمێندراوە. حەرەکەت یان بڵین جووڵە، بە موحەریک پیویستی نیە بەڵکوو ئەوە گوڕین لە حەرەکەت دایە، کە بە موحەریک پیویستی ئەبیت. جووڵەی ماهوارەکان لە فەزای نیوان ئەستەیرەییدا، رەنگە باشترین نموونە بێت. چونکوو ئەم ماهوارەگەلە، بە درێژەیی و بێ موحەریک، هەروا هان لە حاڵی جووڵانەوەدا و ناوێستاون، مەگەر ئەوەی کە هێزیک ئەوانە لە ڕێگایی حەرەکەتیاندا بگۆڕیت یان بوەستینێت.
حاڵەتی نورماڵی بوونەوەرەکان( شتەکان_فنومنەکان) لە دووشێوە، جیا نیە. یان لە حاڵی حەرەکەتدان، یان لە حاڵەتی وێستاون. هیراکلیتوس زۆرتر لە سێ هەزار ساڵ پێشەوە، بەم گوڕان وحەرەکەتەدا، سەر قاڵ بوو و ئیسباتی کرد کە هێچ فنومنێک لە جیهاندا نیە کە وێستاو بێت. واتە جیهانی هەستی، فنومنێکی ناوێستاوە.
لەبیر نەکەین کە حەرەکەت یان جووڵە، یەکێک لە زاتە ئەسڵیەکانی مادەیە. هەر بەم بۆنەوە و بەرانبەر بە بەڵگەی هەوەڵی داڕێژراوەی ئاکۆیناس، ئەبێ بڵین: بە فەرزی درووست بوونی ئەم دەلێل و بەڵگە، موحەڕکی وێستاوە، یان ئەو موحەڕکی هەوەڵە، ئەشی مادی بێت، چونکوو حەرەکەت و جووڵە، یەکێک لە کاراکتروئەساسەکانی مادەکانن.
٢_ بەڵگەێ عیللەتی ئەوەڵ( علییەت).
بوونی هەر شتێک لە جیهاندا، بە شتهائێکی ترەوە، بەستراون وئەم بوونە، بە دەستی ئەوان، بەیان دەکرێن. وەکوو میسال، لەووتن وشەرحی بەرد، ئەڵین: بەرد، بەردە چونکووناتوانێت ئاو بێت. بەڵام ئەگەر ئەم درێژەی نێواو نێوی بوونەوەرەکان و پێکەوە بوونیان، هەروەها تاکوو دووایی بڕوات( یان بی ئاخر بێت)، ئەم بەیانە هەر وەها ئەکەوێتە دوواوە و لە ئاکامدا، ناتوانرێت هیچ شتێک بەیان بکرێت. لەم ڕووەوە، کاتێک جیهان فەهم دەکرێت کە بە ئاخری خۆی لە بوونێک، گەیشتبێت، و ئەو بوونە( وجوودە)بە هیچ شتێکی تر، مەربووت نەبێت. ئەم ئاخرین بوونەی، کە بە هێچ شتێک وەسڵ نیە( واتە موستەقیلە و تەواوە یان ڕەهاس)، ناوی خودایە.
لە بەڵگەی عللیەت یان عیللەتی ئەوەڵ، ئەساس لە وە دایە کە تەواوی جیهانی هەستی لە یەک سەرچاوە، دەس پێ ئەکات و لە ڕەوتی تەواو کردنی خۆیدا، بە هەبوونی رابیتەکانیشدا، هەر بەرەو ئەو جێگایە ئەوەڵەدا، هەڵ ئەگەڕێتەوە.
مەکتەبی ئایدیالیستی بووداییسم و هەر وەها مەکتەبێکی تر بە ناوی کارینەیشن، هەر بە هەمان بەڵگە پەیوەستیان هەیە، چونکووئەوان باوەڕیان وایە کە ڕۆح لە فنومینەکاندا و دووا بە دووای مەرگدا، ئەڕواتە نێو فنومنیکی تر، یان بوونەوەرێکی تردا. ئەم ڕەوت و حەرەکەتە، هەموو کات درێژە ی هەیە. بۆیە بوودا ئەتووانێت لە نێوهەر گیان لە بەرێکی تردا هەبێت. هەر بەم بۆنەوە، بووداییەکان گۆشت ناخۆن و جگە لە کاڵ خۆری، سفرەکانیان بریتیە لە جۆراوجۆری گیاکان و سەوزەکان. بڕوایان وایە کە بە گۆشت خواردن، ئەوئیحتماڵە هەیە کە، بە گیانی بوودا، ئازار بگەیندرێت. برتراندراسڵ، لە ڕەت کردنی ئەم بەڵگەی علییەتەدا دەڵیت: ئەگەر هەر شتێک ئەبی عیللەتێکی هەبێت، ناچارەن بوونی خوایش ئەبی عیللەتیکی هەبێت و ئەگەرشتێک بتوانێت بێ دەلیل و عیللەت، بوون پەیدا بکات، باس لە مەڕ خوا، بێ کەڵک ئەبێت چوونکە سرووشت، بی عیللەت، بوونی هەیە.
پرسیاری ئێمە ئەوەیە کە، بوچی ئەبێ درێژەی عیللەتەکان و مەعلوولەکان، لە خودا بوەستێت؟
٣_ بەڵگەی ئیمکان و وجووب.
فنومنەکانی هەبوون لە دەوروبەر، لە بابەتی زەروورەتەوە، ئیمکانی هەس کە بوونیان هەبێت یان بوونیان نەبێت. بەم ماناوە کە ئەتووانن بوونیان هەبێت، بەڵام بە دووای ماوەئێکدا، ئەتووانن بوونیان نەبێت یان لە بەێن بچن. ئەگەر هەمووی بوونەکان( فنومنەکان) بەم جورە بن، هیچ شتێک ناتووانێت لە ئەوەڵەوە بوونی هەبووبێت و بەم جورەو لە حالێ حازردا و ئیستەش، هیچ فنومنێک یان بوونێک، نەدەبوو. بەم بۆنەوە ئەبێ پەدیدارێک، یان بوونیک هەبێت کە بوونی ئەو، زەرووری و واجب بێ، تاکوو بە هۆی ئەو بوونەوەرە ئەوەڵەدا، هەمووی بوونەوەرەکانی دیکە، بتوانن بوونیان هەبێت.
وجوودی مۆمکن نە بەرەو بوون ئەڕوات نەک بەرەو نەبوون! بۆیە ئەگەربوونی هەبێت، ئەبێ شتێک لە دەرەوە، لە بوونی ئەو فنومنە، تەسیری هەبووبێت و بووبێتە باعیسی پەیدا بوونی. ئەگەرتەواوی شتەکان وفنومنەکان، مۆمکن بن، بوونیان ئەبێتە باعیسی زەنجیرەئێک لە تیکرار و درێژە، کە قەبووڵ ناکرێت. بۆیە ئەبی بوونێک هەبێت کە بوونی(وجوودی) زەرووری بێت. بە ئەم بوونە( واجب الوجوود) یان خودا، یاد ئەکەن.
رەت کردنی ئەو بەڵگەێە.
فنومنەکان لە بابەتی وەزعیەتی زاهیر- قورسی - بۆن- ڕەنگ و لە نێو فەزادا جێگەئێکیان بۆ خۆیان تەرخان کردووە، بوونیان هەیە. ئەم فنومنانە، هەموو کات هان لە ژێر ڕەکیفی گۆڕین وشوڕشدا. دیالکتیکی هراکلیتوس و زۆربەێ فەیلەسوفەکان وڕەوتی عیلم و زانست، ئەم بەیانە ئەسەلمێنن. لەم ڕووەوە، گوڕان و شۆڕشی فنومنەکان، بەڵگەی لە بەین چوونیان نیە. بەم بۆنەوە بوونەکان یان فنومنەکان، حاڵەتی بوونیان هەمووکاتیە و ئیگزیستانسیالی ئەوان ئەبەدیە. بەڵام ئەو ئیگزیستانسیال گەلە، بە شیوازی جۆراوجۆر، پێک هاتوون و بە هۆی گٶڕان، کە شتێکی سەرەکیە، بە شیوازی جۆراوجۆری دیکەوە، ئەگۆڕدرێن و بەرچاو ئەکەون. بۆ میسال، اتۆمەکانی ئاو(هچ_٢_ ئۆ). باران_هەور_بۆخاری ئاوی داخ_ سەهۆڵ_ جۆرەکانی هەر ئەو فرمووڵەن کە لە شیوازی جۆراوجۆردا، خۆیان ئەنوینن. یانی گۆڕان لە فنۆمنەکاندا، ڕوو ئەدات و ڕوواڵەتیان فەرقی ئەبێت، بەڵام لە بەین ناچن. هەر بەم بۆنەوە، مادییەکان ئەڵێن: جیهانی هەستی هەرلە کۆنەوە و لە ئەزەڵەوە، بوونی هەبووە و هەر وەها درێژەی ئەبێت. بەم بۆنەوە، واجب الوجود وعیللەتی ئەوەڵ، غەڵەت و نادرووستە.
٤_ بەڵگەی ڕادەکانی کەماڵ لە شتەکاندا.
لەم بەڵگەیەدا، ئەوترێت کە هەرکات دوو فنومن یان دووشت ببن کە یەکێکیان کامڵ وتاواو بێت وئەویتریان تەواوتروکامڵتربێت، ئەشێ شتێک یان فنومنێکی ڕەها بە ناوی خودا، هەبێت تاکوو بتووانین فنومنەکانی تر، لە گەڵ ئەودا بخەینە نێوهەڵسەنگاندنەوە.
ڕەرت کردنی ئەو بەڵگەیە.
هەرواکە لە ناوی بەڵگەی چووارمدا ئاشکرایە، کەماڵ یان " تەواو" بانترین ڕۆڵی هەیە. پێشترلە سەر ئەم باسە دوواوین. لیرەدا تەنیا میسالێک دەسنیشان ئەکەم. ئەم بەڵگەیە شتێک غەیری سەفسەتە نیە، چونکوو بونموونەوهەربەواتای خۆدی ئەم بەڵگەیە ئەتووانین بڵێن کە: لە نێوان قاتڵەکانی دۆنیا دا، جیاوازی لە هەموو بوارێکدا ئاشکرایە، چونیەتی کۆشتنی خەڵک بە دەس ئەوان، جۆراوجۆرە. بوفام کردنی باشتری ئەوان و قەتڵی تەواووکامڵ ودەرکی دەقێق ودرووستی خۆدی قەتڵ، ئەشی قاتڵترینێک هەبێت، تاکوو بتووانین قاتڵەکانی تربەوەوە، هەڵسەنگێنین. ئەگەر وابێت، قاتڵترینی فنۆمنەکان، خۆدایە! بە جێگیرکردنی وشەکانی" قەتڵ وقاتڵ"،(کامڵ و کامڵتر) بە هەر شتێکی ترەوە، هەر بەم ئاکامە ئەحمەقانە ئەگەین.
٥_ بەڵگەی نەزم.
پێنجەمین بەڵگەی تۆماس ئاکۆیناس" بەڵگەی نەزم"ی ناوە. ئیمانوئیل کانت پشتی بەستووە بەم بەڵگەوەو نێوی ناوە" ئیلاهیاتی سروشتی". بەڵگەی نەزم ئەڵێت: ئەگەرلە دەورووبەری خۆ، بڕوانین، ناچارەن وا فام ئەکەین کە هەر شتێک، بە هۆێ کردەوەئێک کە هەیەتی، خۆی رەخساندووە و جۆر بووە. هەر شتێک شەهادەت ئەدات کە لە رووی فیکرێک، درووست بووە. بەم بۆنەوە، بوونی خوا ئەسەلمێندرێت.
پێشینەی ئەم بەڵگەیە یان ئەم ووتارە، بە " تیمائوس" ئەفلاتوونەوە هەڵئەگەڕێتەوە. لەم بەڵگەیەدا، " نەزم" جێگائێکی تایبەتی هەیە و هەروا کە دیارە، نەزم لە بەرانبەری" تێکەڵ بوون" یان بڵین بێ نەزمی، بە کار دێت. جیهان مۆنەزەمە ولە جیهاندا، فنۆمنە مۆنەزەمەکان، بوونیان هەیە. هەر نەزمێک، لە نازمێکی زانا و تێگەیشتوو، درووست ئەبێت و لە ئاکامدا جیهان بە هۆی نازمێکی خاوەنی فیکرو بۆچوون وبەرنامەی تایبەتی ئەو، پێک هاتووە و درووست بووە. نێوی ئەو نازمە، خۆدایە.
پێش لە هەر چەشنە باسێک، هیچ شتێکی ئەم جیهانە، خاوەنی نەزم نیە و ئەوە ئیدەعائێکی ناڕاست و دوور لە زانستە. چونکوو بێ نەزمی و سەرلێ شێواوی(فنومنەکان_ هەستەندەکان)لە بواری ناوەڕۆک و هەر وەها دەرەوەیان، ئەمڕۆ بە تەواوی دیارە. ڕەنگە بتووانین بڵین کە ئاکامی هەمووی ئەم بێ نەزمی و سەرلێ شێواویانەس کە، ڕووئێکی مۆنەزەمی بە جیهان داوە. بۆنموونە، هەرگیز ناتووانین بڵین کە تیشکی خۆرەتاو، هەر ڕۆژ و سەعات، بە شێوازێکی مۆنەزەم، ئەگات بە زەوی. چونکوو، بێ ووتن دیارە کە، ئەم تیشکە، لە بابەتی ناوڕۆک و ژمارەدا،هەموو کات ها لە حاڵی گٶڕان و شۆڕشدا ولە ئاکامدا ڕٶژێک، ئەو تیشک بەردانەی خۆرەتاو، بە ئاخر ئەگات. ڕەشائیەکانی شەو، هەرگیزای هەرگیز لە گەڵ شەوانی ترو لە شوینەکانی جۆراوجۆری جیهاندا، وەکوو یەک، مۆنەزەم و بە یەک حاڵەت وکەیفیەت نیە. لە ڕاستیدا، جۆرێک ئانارشی ونامۆنەزمی ڕاستەقینە، لەجیهانی ناوەڕۆکی بوونەکان( فنومنەکان)دەسەڵاتدارە. ڕووی شتەکان، جۆرێک نەزمە، کە بۆ چاوە ساکار وڕوو بینەکان، وەها دەر ئەکەون. ئەمە ڕێک لەحاڵیکدایە کە بێ نەزمی و ئانارشی نهێنی لە ناو شتەکاندا، هەموو کاتە لە حاڵی ڕووداون و درێژەیان هەیە. کارەکانی پیکاسۆ و هەر نەقاشێکی تر، جیاواز لە چەندین خەتی تێکەڵ وپێکەڵ، شتێکی تر نین. ئەمە بۆچوون و لێک دانەوەی، وانکبێژەکانە کە لەو کارانە( نەقاشیەکان_ ڕەسمەکان)نەزمێک لە هۆنەردا، بە دەست ئەهێنێن. بێ نەزمی و سەرلێ شێواوی وردە بوونەکانی جیهانی سرووشت وگیان لە بەرەکان و دەرچوونی ئەوان لە حاڵەتی نەزم، ئەبێتە باعیسی، پێکهاتەی زۆر فنۆمنی تر. تێکۆشان بۆ نەزم لە لایەن ئینسان ولە سیستەمە پیکهاتەکەی دەستی خۆی، هەمووکاتیە، بەڵام ئەمە بێ نەزمیە کە قسەی ئاخر ئەکات.
نەزمێک کە لە جیهانی سەرمایەداری، داسەپاوە، لە ئاکامی بێ نەزمی کرێکار و تێکچوونی فیکری بۆرژوازیە، لەم بابەتەوە کە ئەوپەڕی تێکۆشانی خۆی ئەکات، تاکوو بتووانێت لە بۆار و شیوەی کۆنترۆڵی سەنعەت و تیکنۆلۆژیاوە، کرێکار بخاتە ژێر ڕەکیفی نەزم و خۆیەوە. لە پادگانە نیزامیەکاندا، ئەوپەڕی تێکۆشانی سیستەمی نیزامی، لەوە دایە کە" نەزم"، لە هەموو شۆنێکدا و لە نێو سەربازەکاندا( لە هەمووی ڕادەکانی جۆراوجۆردا) داسەپێنرێت. لە واقیعدا، بە نەزم دەر هێنانی، بێ نەزمیەکانە کە ڕوومەت و ڕوواڵەتی نەزم، نیشان ئەدات. بەڵام هەروا کە پێشتر گٶتمان، بێ نەزمی لە جیهانی هەستیدا، درێژەی هەیە و هەرگیز ناتووانرێت لە قووڵاییدا، بە سەر ئەم بێ نەزمیە، سەر کەوتووی بە دەس بێت.
لە مووسیقادا، نۆتەکان کە لەسەر ڕێنووس نووسراون، لە ڕوواڵەتدا، مۆنەزەم ویەک ئەندازەن! تەنانەت لە کاتی لێدانی هەر ئەو موسیقایە و هەر ئەو نۆتانە، بە ڕوواڵەت، هەموو ئەوانەێ کە ئەیبیسین، یەکسان و بەرانبەر ومۆنەزەمن یان نەزمیان هەیە. وورد بوونەوە لە قووڵایی نۆتەکان لە هەر بابەتێکەوە، بگرە خۆدی نۆتەکان لە سەر ڕینووس یان بیستنیان بە گۆێ. هەرگیزای هەرگیزبەرانبەر و مۆنەزەم نین. تەنانەت کۆک کردنی ئەوئامێرە کە سازەکەێ لێ دەدرێ، هەرگیزناتووانێت، ڕێک ۆ مۆنەزەم و دەقێق، وەها بێت کە بە زانستی مووسیقایی، جۆر و باوە. هەمووی ئەوانە کە لە قووڵایی نۆتەکان و خۆدی مووسیقا، کاری بناخەییان کردووە، بەم خاڵە ئاشنان کە نۆتەکان بە ڕواڵەت و زاهیر، هەر ئەوانەن کە لە سەرڕینووس نووسراون، بەڵام هەرگیزولە واقیعدا، ئەو نۆتانە، مۆنەزەم و بەرانبەر نین، بەڵکووبێ نەزمن و تایبەتمەندی خۆیان هەیە. جا ئەوەیش بڵین کە ئەگەر ئەو بێ نەزمیە نەبێت و هەر دەنگێک یان هەرنۆتێک و ئاهەنگێک، ڕیک و مۆنەزەم، دەقاودەق لە هەموو شوێنێکدا لێ بدرێت ویەک جۆر بێت، ئیترئەو جوانی و ناوەڕۆک و تەسیرەی لە بیسەر نامێنێت. جۆراوجۆری نۆتەکان وبێ نەزمی ئەوانە کە خۆڵقێنەری خۆدی جووانیە. ئەگەینا تیکراری نۆتی سۆل، بە تەنیایی ، خۆی بۆ خۆی موسیقائێکە. بەڵام دانیشتنی ئەو نۆتە لە گەل نۆتیکی تر کە جیاوازی هەیە، مەسەلەن نۆتی "ڕێ" شتێک پێک دینی بە ناوی "فا-ڕێ". وبەم جۆرە بی نەزمیە، جۆرێک نەزم پێک دێت کە بە گۆی بیسەر جۆروخۆشە. هەر لەم میسالەدا کە باسی نۆتەکانن، بە ڕواڵەتی زاهیرە کە مەسەلەن نۆتی" فا" لە هەمووی موسیقاکە، بەرانبەرن. ڕەنگە بەچاو نەبینرێن بەڵام ئەگەر بە شیوازی زانستی ودەم و دەزگائێکی دەقیق و زانستیانەی لیکدانەوە، لێک بدرێنەوە، باش بۆمان دەر ئەکەوێت کە ئەندازەی نۆتەکان، یانی هەر ئەو نۆتی "فا" هەرگیزای هەرگیز، وەکوو یەک نیە و نەزمیشی نیە. ئەمە لە بابەتی ڕیازیات و ژماردنی ئەتۆمەکانی ئەو نۆتە، بە جووانی دەر ئەکەوێت. ووتم هەم لە بابەتی نووسینەوەی نۆتەکان و هەم لە بابەتی بیستنیان. بە واتەئێکی تر، ئەگەر لە یەک گۆرانیدا یان لە نۆ میزاندا، پێنج جار نۆتی" فا" نووسراوە یان بە ئامێر و ساز، لێ دراوە، هەرگیز ئەو نۆتانە بەرانبەر و مۆنەزەم نین. وواتە بێ نەزمی لە هەموو شوینێکدا خۆێ ئەنوێنێت، بە تایبەت لە سرووشتدا. بەڵام ئینسانەکان تێدەکۆشن کە ڕوواڵەتێکی مۆنەزەم( نەزم) بدەن بە ئەو بێ نەزمیانە. ئەوەیە کە بەڵگەێ ئاخریش، یانێ بەڵگەی پێنجەمی تۆماس ئاکۆیناس، هیچ لە گەڵ زانست و فەلسەفەدا، نائیتەوە.
ریچارد داوکینز لە ڕەت کردنی ئەم بەڵگەدا( نەزم) ئەڵێت: ئەم بەڵگەیە وا ئەگەێنێت کە هەرچی نەزمی، کۆمەڵێک زۆرتر بێت، وەها فام ئەکەین کە نازمی(داهێنەری) ئەو کۆمەڵە، تێکەڵاوتر و زاناتر بووە. کەسێ کە تووانیبێت، تەواوی جیهان نەزم بدات، لانی کەم خۆیشی ئەبێت بە هەمان ڕادە، تێکەڵاوتر_زاناترو پێکهێنەربێت. مادام وابێت، بازدووبارە پێویست بە نازمێکی تێکەڵاوترو زاناتر لە خۆی ئەبێت. بەڵام ئەم بەڵگەیە نازمی ئیلاهی لە ڕی و ڕەسمی ئەم بەڵگەیە، بە دەگمەن و تایبەتەوە، فەرزئەکات!
ئەم تایبەتمەندیە و فەرزە( کە لێرەدا بۆ بوونی خوا زەرووریە) بە کۆیەوە بەستراوە؟ تۆماس ئاکۆیناس لەم بەڵگەیەدا و لە ناو کلاسی دەرسی مناڵەکاندا، بە دەگمەن و تایبەتمەندی و ئیستسنا، خوای قەبووڵ کردووە